آمار مخفیانه اعتیاد به الکل

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، زندگی با خشونتهای عیان، سهم آدمهایی است که با افراد معتاد به الکل زندگی میکنند. نوسانات هیجانی که با اعتیاد به هیچ ماده دیگری قابل مقایسه نیست و مسیر ترک آن هم دشوارتر از دیگر انواع اعتیاد است. هر شیشه از این نوشیدنی برای سادهترین، مضرترین و ارزانترینشان بین چهارصد هزار تا یک میلیون تومان قیمت دارد؛ شیشههای یک لیتری که با نازلترین کیفیت در بازار پنهان شهر خرید و فروش میشود و به صورت حدودی مصرف یک هفته فردی با اعتیاد متوسط را هم تأمین میکند. طبق بررسیهای کارشناسان این حوزه، افراد درگیر اعتیاد به الکل، عمدتا با همین نوشیدنی که در اصطلاح عامیانه آن را «عرق» مینامند، اعتیاد را شروع میکنند؛ مادهای با درصد بالای الکل که از همان ابتدا تخریب بدنی و روانی شدیدی به همراه دارد و بهراحتی در دسترس کودکان و نوجوانان است.
اعتیاد اشکال مختلفی دارد. هرکدام به شکلی بدن و روان فرد را تخریب میکند تا رو به نابودی برود. اما بر اساس دادههای سازمان بهداشت جهانی اعتیاد به الکل تخریب بیشتری دارد و این تخریب در ایران به دلیل وجود الکلهای بیکیفیت و درصد بالا اوج بیشتری دارد؛ به شکلی که سالانه شاهد مسمومیت و مرگ بسیاری بر اثر مصرف همین نوشیدنیها هستیم. طبق گزارشهایی که مسئولان قضائی و اورژانسهای هفت استان کشور طی یک ماهه اخیر ارائه کردهاند، از اول خرداد تا 12 تیر، بیش از 309 نفر از شهروندان بر اثر نوشیدن مشروبات الکلی حاوی متانول مسموم شده و بیش از 31 نفر از مسمومشدهها فوت کردهاند. همچنین در تازهترین اظهارات وزارت بهداشت، اعلام شده که اعتیاد به الکل بیشتر از تریاک شده است. در حالی که کارشناسان حوزه اعتیاد به «شرق» توضیح میدهند، این دادهها جدید نیست و از سالها قبل مصرفکنندگان الکل بیشتر از مخدرها بودند ولی به دلیل نداشتن مرکز درمان اعتیاد الکل و نبود پایش دقیق، آماری در دسترس نبوده است.
چرا همیشه چشمان محمد قرمز است؟
«خودش هم رنج میبرد، اما آنچه من تحمل میکنم خیلی دشوارتر است»؛ این حرفهای «فاطمه»، زن جوانی است که همسرش به مصرف الکل اعتیاد دارد. او زندگیاش را به طنابی پوسیده تشبیه میکند که هر روز ترس پارهشدنش را دارد: «همسرم را دوست دارم که در این زندگی ماندم. شاید هم یک دیوانگی کامل باشد. از همان دوران دوستی میدیدم که توازنی در احساسات و کنترل هیجاناتش ندارد. یک روز با خشونت رفتار میکرد و روز دیگر برایم دستهگلی بزرگ میخرید و به دیدنم میآمد. چون رفتارهایش غیرقابل پیشبینی بود، همیشه در ارتباط با او ترس داشتم. به هر ترتیب ازدواج کردیم. با این حال همه چیز بد و بدتر شد. مادرم یک بار به من گفت «فاطمه چرا همیشه چشمان محمدعلی قرمز است؟».
سؤالش را جدی نگرفتم و بعدا متوجه شدم به دلیل مصرف همیشگی الکل اینطور است. صورتش همیشه قرمز بود، گرگرفته و عصبی، اما من نمیفهمیدم. در 23سالگی عقد کردیم و شروع بحرانهای من همان زمان بود. یک روز بدون هیچ دلیلی عصبانی شد و در همان روزهایی که در حال چیدن خانهمان بودیم، با گلدان به من حمله کرد، جاخالی دادم و تلویزیونی که تازه از جعبه درآورده بودیم، شکست. چند روز بعد با محبت خیلی زیاد من را بیرون برد تا آن روز را جبران کند. شب موقع برگشت دوباره دعوا کرد و دوباره این چرخه تکرار شد». فاطمه فقط چند روایت کوتاه از هفت سال زندگی با همسرش را تعریف میکند: «ماجراهای اینچنین ما زیاد است. تا الان جرئت نداشتهام به او پیشنهاد بدهم الکل را ترک کند. فقط یک بار آنهم بعد از یک دعوای اساسی گفتم این کوفتی را کنار بگذار که همه چیز بدتر شد. گاهی احساس میکنم غم عالم بر دوش من است و من چارهای جز ادامهدادن ندارم».
تنش زرد بود و بهزور حرف میزد
«امیرحسین» اما روایت دیگری دارد؛ جوان 35سالهای که سالها شاهد از بین رفتن دوستش با اعتیاد به الکل بوده است. این جوان هم در بین صحبتهایش از نوسانات خلقی دوستش میگوید که همین موضوع ارتباط آنها را برای همیشه تمام کرد: «از دوستان دوران دبیرستان هم بودیم. پسر خوشقیافهای بود و اعتیاد به الکل چهرهاش را هم تحت تأثیر قرار داده بود. در اوج جوانی همیشه صورت برافروختهای داشت و پیرتر از ما به نظر میرسید. حتی چند بار خانوادهاش تلاش کردند ترکش دهند اما این پروسه آنقدر برایش سخت بود که بعد از سه ماه دوباره شروع به مصرف کرده بود. عصبی و تندمزاجیاش باعث شده بود تا جدا از خانواده زندگی کند. من به عنوان دوست کنارش بودم تا اینکه متوجه شدم در کنار الکل، قرص شیمیایی و حشیش هم مصرف میکند». امیرحسین از آخرین دیدارش با رفیق دوران نوجوانی خود میگوید: «یک روز به قصد سرزدن به خانهاش رفتم، شرایط خیلی بدی پیدا کرده بود، وسط خانه پتویی انداخته بود و کنارش چند شیشه عرق سگی چیده بود، تنش زرد بود و بهزور حرف میزد، از او خواستم این شکل زندگی را کنار بگذارد که دعوایمان شد و من را از خانه بیرون کرد. بعد از آن چند بار تلاش کردم او را ببینم ولی نخواست. چند ماه قبل از بعضی دوستانم شنیدم که اوضاعش بدتر هم شده و نمیدانم اصلا الان زنده است یا نه».
دو چهره اعتیاد
فضای عرفی و قانونی در ایران بر مصرف پنهانی الکل اثر دارد. محدودیتهای قانونی و تابوهای فرهنگی باعث شده بسیاری از مصرفکنندگان در خلوت یا در میهمانیهای کوچک آن را مصرف کنند. همین موضوع میتواند خطرناکترین وجه ماجرا باشد؛ چون بخش زیادی از الکل مصرفی در کشور از نوع دستساز یا تقلبی است و همین امر هر سال جان صدها نفر را میگیرد. با این حال عوارض اعتیاد به الکل و تریاک هم متفاوت است. طبق اطلاعات کارشناسیشده، تریاک بیشتر سیستم عصبی مرکزی را هدف قرار میدهد و به مرور باعث کاهش سطح هوشیاری، وابستگی شدید جسمی و کندی عمومی بدن میشود. اما الکل تخریب گستردهتری دارد؛ کبد، معده، اعصاب و قلب به شکل همزمان درگیر میشوند. بیماریهایی مانند سیروز کبدی، التهاب پانکراس و ضعف شدید سیستم ایمنی در میان مصرفکنندگان مزمن الکل بسیار رایج است.
از نظر روانی هم، دو مسیر کاملا متفاوت دیده میشود، تریاک معمولا موجب آرامش موقت و خوابآلودگی میشود، در حالیکه الکل کنترل هیجان را مختل میکند. پرخاشگری، تصمیمهای ناگهانی، رفتارهای هیجانی و بروز خشونت در میان مصرفکنندگان الکل به مراتب بیشتر است. حتی مطالعات سازمان جهانی بهداشت نشان میدهد الکل بیش از موادمخدر سنتی، از جمله تریاک، عوارض اجتماعی دارد. مصرفکنندگان تریاک معمولا به انزوا و کاهش تعامل اجتماعی گرایش پیدا میکنند، اما در مصرفکنندگان الکل رفتارهای پرخطر، حوادث رانندگی، نزاعهای خیابانی و ناپایداری خانوادگی بسیار شایعتر است.
دسترسی به الکل و اعتیاد نوجوانها
اعتیاد به الکل در مناطق حاشیهای و در معرض آسیب شهر شکل دیگری دارد. طبق گفتههای کارشناسان این حوزه، در دسترس بودن الکل، آنهم از نوع بیکیفیت، کودکان و نوجوانها را به سمت عوارض بیشتری میکشاند. محیا واحدی، روانشناسی که سالها در زمینه آسیب اجتماعی فعال بوده، از تجربه کار در مناطق محروم و آسیبدیده میگوید که شاهد مصرف و حتی اعتیاد به الکل در بین کودکان و نوجوانها بوده: «ما شاهد دسترسی کودکان از همان سن کم به الکل و مواد مخدر در همین محلات بودیم. این موضوع بهویژه میان پسران نوجوان و حتی نونهالان نیز وجود داشت که بهتدریج زمینهساز اعتیاد آنان در سنین بالاتر میشد».
به گفته این فعال اجتماعی، حتی زمانی که برنامههای ورزشی برای این کودکان در نظر گرفتند، باز هم شاهد مصرف الکل در میانشان بودند: «مصرف مستمر الکل باعث بروز آشفتگی روانی کودکان، رفتارهای تکانشی، خشونتآمیز و ناتوانی در کنترل هیجانات آنها میشد. تمام این موارد را از نزدیک تجربه میکردیم و میدیدیم که این رفتارها زمینهساز اختلالات رفتاری دیگر و گرایش به رفتارهای مخرب نسبت به دیگران یا حتی خودشان میشود. همچنین، مصرف الکل در بسیاری از موارد مقدمهای برای گرایش به سایر مواد در بین این کودکان بود. در این سالها شاهد بودیم که الگوی مصرف این کودکان متناسب با زمان و شرایط تغییر کرده است. برای مثال، کودکی که در ابتدا الکل مصرف میکرد، بعدها ممکن بود به مصرف حشیش و در نهایت مواد صنعتی مانند شیشه گرایش پیدا کند. دسترسی به این مواد کاملا آسان و در فضای محله و حتی در خانهها موجود بود».
او در ادامه به کیفیت پایین مواد الکلی و تخریب بیشتر آن در این افراد اشاره میکند: «به دلیل عمق آسیبهای اجتماعی در این محلات، دسترسی به مشروبات الکلی با کیفیت و قیمت نازلتر زمینهساز صدمات جسمی جبرانناپذیری میشد. سالها ارتباط و حضور مستمر نیاز بود تا این کودکان با حضور در بسترهای مناسب مثل ورزش و هنر، اعتمادشان جلب و زمینهساز کسب هویت مناسب در سایه داشتن انتخابی سازنده که حاصل آن شکوفاشدن استعدادهایشان است، شود. اما در سایه فقر و اعتیاد ناممکن بود و هنگامی که یک نهاد مردمی این امکان و الگو را مهیا میکرد، امکان شکست چرخه آسیب فراهم میشد. البته دسترسی به الکل و مواد همچنان آسان بوده و هست، اما زمانی که از نزدیک میدیدیم حضور یک گزینه مثبت مانند ورزش چه نقش پیشگیرانه و بازدارندهای دارد، اهمیت آن برای ما دوچندان میشد».
دسترسی آسان کودکان به الکل یکی از عوامل اعتیاد به این ماده است و واحدی درباره آن میگوید: «متأسفانه در بسیاری از این محلهها، دسترسی به الکل برای کودکان بسیار راحت است. آنها از سنین پایین با این پدیده مواجه میشوند و الگوهایی که در اطرافشان وجود دارد، آنها را به این مسیر سوق میدهد. درواقع، مصرف الکل برایشان به نشانهای از قدرت و هویت تبدیل میشود؛ گویی با این کار احساس توانمندی بیشتری میکنند یا میتوانند از خود دفاع کنند. همچنین باید اشاره کنم که این مسئله بیشتر در میان کودکانی دیده میشود که از مسیر رشد طبیعی خود خارج شدهاند؛ کودکانی که بهموقع وارد فضای آموزشی و مدرسه نشدهاند یا از فعالیتهای سازنده مانند ورزش و هنر دور ماندهاند. این پدیده، میان کودکانی که سالها در خیابان کار کردهاند و ساعتهای طولانی در فضای نامناسب و ناامن مشغول به کار هستند نیز عیان است که بالطبع موجب گرایش بیشتر آنها به این آسیبها میشود».
این روانشناس در نهایت به اهمیت فهم آسیبهای اجتماعی پیشروی کودکان و عمق آنها که هر روز بر آن افزوده میشود، از سوی جامعه اشاره کرده و میگوید تا زمانی که کودکان از مسیر طبیعی حقوق و رشد خود در سایه شرایط نابسامان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دور شوند، کاهش سن مصرف به انواع مواد و مشروبات الکلی امری بدیهی و روزافزون خواهد بود.
مصرف الکل همیشه بیشتر از تریاک بوده
چند روز قبل سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت اعلام کرده بود مصرف الکل بهجای تریاک در حال افزایش است. بااینحال، سعید صفاتیان، کارشناس حوزه اعتیاد که چند سالی است در این حوزه فعالیت میکند،تأکید دارد این دادهها جدید نیست و توضیح میدهد: «به نظر من، عدد و آماری که وزارت بهداشت اعلام کرده است، چیز جدیدی نیست. از گذشته نیز تعداد مصرفکنندگان الکل از مواد مخدر بیشتر بوده، اما چون گزارشگیری در این زمینه دشوارتر است، این موضوع کمتر به صورت رسمی مطرح میشد. از طرف دیگر، تا چند سال پیش مراکز درمانی ویژه مصرفکنندگان الکل وجود نداشت و بیمارستانها نیز برای درمان این افراد اقدام نمیکردند؛ به همین دلیل آمار آنها همیشه پنهان باقی میماند. در دو تا سه سال اخیر، با راهاندازی مراکز درمان اعتیاد به الکل در کشور و افزایش مراجعه این افراد، آمارها شفافتر شده است. بنابراین شاید تصور شود که میزان اعتیاد به الکل افزایش یافته، اما واقعیت این است که از ابتدا هم مصرف الکل در کشور بیشتر از مواد دیگر بوده است».
این کارشناس توضیح میدهد که مشکل اصلی ما در ایران، این است که شروع مصرف الکل با مشروباتی با درصد الکل بالا صورت میگیرد. در بسیاری از کشورهای دیگر، طبق گزارشهای سازمان جهانی بهداشت، آغاز مصرف معمولا با نوشیدنیهای کمدرصد مانند آبجو با پنج درصد الکل یا شراب با حدود 11 درصد است؛ اما در ایران، متأسفانه مصرف از همان ابتدا با مشروبات سنگین آغاز میشود، مانند آنچه در اصطلاح عامیانه به آن «عرقسگی» میگویند. این موضوع باعث میشود عوارض جسمی و روانی در افراد بسیار زودتر و شدیدتر بروز کند.
بااینحال، صفاتیان درباره فعالیت مراکز درمانی ترک الکل میگوید: «حدود چهار تا پنج سال است که این مراکز در کشور ایجاد شدهاند. پیش از آن، یعنی تا حدود ۱۰ سال پیش، در ایران مرکز درمانی خاصی برای مصرفکنندگان الکل وجود نداشت. در حال حاضر، این مراکز در مناطق مختلف کشور فعال هستند و محدود به یک یا دو شهر خاص نیستند. بااینحال، سازمان جهانی بهداشت حدود سه تا چهار سال پیش گزارشی منتشر کرد که به بررسی عوارض اجتماعی انواع مواد پرداخت؛ ازجمله مواد مخدر، روانگردانها و الکل. در آن گزارش، مشخص شد عوارض اجتماعی مصرف الکل بسیار بیشتر از مواد مخدر ازجمله هروئین یا روانگردانهاست. به تبع آن، عوارض جسمی الکل نیز شدیدتر است. افرادی که به مصرف الکل با درصد بالا اعتیاد پیدا میکنند، تخریب جسمی بیشتری نسبت به مصرفکنندگان تریاک یا مواد روانگردان دارند. این افراد از نظر روانی نیز آسیبهای جدیتری را تجربه میکنند. درمان اعتیاد به الکل هم به مراتب دشوارتر است؛ روند رواندرمانی معمولا شش ماه تا یک سال طول میکشد و درمان دارویی آن نیز پیچیدهتر است. از نظر عصبی، این افراد دچار مشکلاتی مانند تشنج، اضطراب و افسردگی میشوند که کنترل آنها دشوارتر از سایر موارد اعتیاد است. بنابراین در مجموع میتوان گفت عوارض جسمی، روانی و اجتماعی اعتیاد به الکل از سایر مواد بیشتر است».
طبق دادههای برخی پژوهشها، اعتیاد به الکل در مردان بیشتر به چشم میخورد؛ موضوعی که صفاتیان هم به آن تأکید میکند: «اعتیاد به الکل در ایران عمدتا در میان مردان شایعتر است؛ اما متأسفانه درباره پراکندگی جغرافیایی و استانهایی که بیشتر درگیر این نوع اعتیاد هستند، آمار دقیقی وجود ندارد. در مورد مواد مخدر، چون ستاد مبارزه با مواد مخدر زیر نظر ریاستجمهوری فعالیت دارد، دادهها دقیقتر و گستردهتر جمعآوری میشوند، ولی درباره الکل، موضوع تنها در حوزه وزارت بهداشت است و گزارشها محدود به داخل این وزارتخانه باقی میمانند. در نتیجه، پایش میدانی مشخصی درباره مصرف الکل در مناطق مختلف کشور وجود ندارد».