لژیونری که یک شبه یار رئیسجمهور شد! حیف فوتبال نبود که سیاست و حاشیه را انتخاب کردی؟
رسول خطیبی در تیم تازهاش هم دوباره وارد حاشیه شده است. حاشیههایی که این یک سال از سر و کول او بالا میرود!

رسول خطیبی در فوتبال ایران نام کوچکی نیست. بازیکنی بزرگ با سابقه حضور در تیمهای بزرگ، لژیونری و بازی در تیم ملی و تجربه جام ملتها و جام جهانی که هیچ نیازی به عوامل بیرون از فوتبال برای ماندن در فوتبال، ندارد.
رسول خطیبی در دهه گذشته به عنوان مربی در تیمهای مختلف کار کرد و کارنامهای داشت که بتواند با اتکای به آن، به فعالیت در فوتبال ادامه دهد. اما از همان روزی که برای حمایت از همشهری خود در انتخابات، وارد سیاست شد دیگر روز خوش ندیده و به جای پیشرفت در فوتبال، به حاشیه چسبیده است.
با انتخاب دکتر پزشکیان به ریاست جمهوری، رسول خطیبی انگار هویت تازهای پیدا کرد! انگار نه انگار که او بازیکن ملی و یک سرمربی فعال در فوتبال ایران بوده است، هرجا میرفت و هر کاری میکرد همه آن را به حساب حمایت رئیس جمهور گذاشتند!
اما این تنها لطمه به شخصیت و اعتبار حرفهای رسول خطیبی نبود. بازیهای سیاسی -که او ناخودآگاه پایش به این ماجرا کشیده شده- گاه باعث میشود تیرهایی به سمت او حواله شود که در حالت عادی، محال بود کسی او را نشانه بگیرد.
رسول خطیبی در دولت پزشکیان ابتدا مدیرعامل پیکان شد. آن هم در حالی که خودش مصاحبه کرد و گفت فصل آینده میخواهد سرمربیگری را ادامه دهد و در لیگ برتر کار کند. پس چرا قبول کردی؟ خود رسول خطیبی نباید این پیشنهاد را قبول میکرد!
حاشیه بزرگ او در مدیریت پیکان، شایعه دادن سمت مشاور به پسرش فراز بود. خود رسول خطیبی پستی از پسرش در لباس سربازی (البته ادیت شده!) گذاشت و نوشت که او مشغول خدمت است و نه میخواهد و نه میتواند به عنوان مشاور به کسی کمک کند.
رسول خطیبی با انتخاب بعدی، به اشتباه اولش دامن زد. در حالی که پیکان شانس بالایی برای صعود به لیگ برتر داشت و همین حالا هم در لیگ بیست و پنجم حضور دارد، خطیبی از مدیریت این باشگاه رفت و روی صندلی ریاست باشگاه رقیب یعنی سایپا نشست! مثل اینکه رضا درویش همین حالا روی صندلی مدیریت استقلال بنشیند!
رسول خطیبی به سایپا رفت و آنجا با وجود موفقیت در ردههای پایه، نتوانست تیمش را به لیگ برتر برگرداند تا دوران مدیریت او با پایان فصل، در سایپا به پایان برسد. این چند ماه حضور در عرصه مدیریت، هیچ چیز به داشتههای کارنامه خطیبی اضافه نکرد و فقط برایش دشمن تراشید!
اما او در بازگشت به عرصه فنی هم کم اشتباه نداشت. از پذیرش هدایت تیم ۹۰ ارومیه آن هم در جلسه با استاندار -که به طور مشخص مسیر عادی و نرمال در فوتبال نیست- تا استعفا بعد از مدتی کوتاه که باز به کارنامه و شخصیت خطیبی لطمه زد.
و حالا هم مس رفسنجان و حاشیههایی که همه از آن خبر داریم. باشگاهی که آخرین نماینده در لیگ برتر بود که برای خود سرمربی انتخاب کرد، چون کلی حاشیه و دردسر داشت! خطیبی خودش تیم بست و حالا با غرامت ۵۰ میلیاردی چند نفر را کنار گذاشته تا جا در لیست باز شود!
به همه اینها اضافه کنید شایعه قرارداد پسرش در تیم مس با عددی که هر چقدر باشد، اصلاً مهم نیست! پسر رسول خطیبی به شکل عادی و نرمال به لیگ برتر نرسیده و اگر قرار باشد از این مسیر ادامه دهد، هرگز به جایی نخواهد رسید.
در این فوتبال، پسران نامداران زیر سایه نام پدرماندند. حالا رسول خطیبی چطور با داشتن این همه نمونه؛ از علی پروین و ناصر حجازی تا اکبر میثاقیان و نادر دست نشان و غلام پیروانی، دوباره همان اشتباه را تکرار میکند؟
اینجا را بخوانید: فسخ یک جانبه ۶ قرارداد با تصمیم خطیبی/ فاجعه ۴۸ میلیاردی در رفسنجان