فیاضی: نباید از هوش مصنوعی بترسیم/ خبرورزشی در دوره درخشانی متولد شد
سید هادی فیاضی، مدیرمسئول پیشین روزنامه خبرورزشی معتقد است اگر امروز دولت به فکر حمایت از روزنامههای زنده و فعال بخش خصوصی نباشد به زودی همین ظرفیت باقیمانده هم از بین خواهد رفت.

سیدهادی فیاضی سالها در مدیریت رسانههای ورزشی و عمومی مانند روزنامه خبرورزشی، قدسآنلاین و شهرآرا فعالیت کرده و مدیر کل رصد و پایش شورای اطلاعرسانی دولت، معاون دبیر کمیسیون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات و مدیر سامانه اشتراک نشریات کشور بوده است.
در ادامه بخشی از گفتوگوی رسانهنگاران با سیدهادی فیاضی، عضو هیئتمدیره خانه مطبوعات و انجمن ورزشینویسان خراسان را میخوانید.
شما در رسانههای ورزشی، بهویژه روزنامه خبرورزشی که پرتیراژترین روزنامه بخش خصوصی کشور بوده، فعالیت داشتهاید. چه عواملی را در موفقیت این رسانه در جذب مخاطب و حفظ جایگاه آن در بازار رقابتی رسانههای ورزشی مؤثر میدانید؟
خبرورزشی در یک دوره درخشان و متفاوتی در ورزش متولد شد و آن هم زمانی بود که شور و هیجان زیادی بین مردم برای صعود تیم ملی به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه ایجاد شده بود. با مدیریت آقای واحدیپور و سردبیری مرحوم احمدپور و تشکیل یک تحریریه جوان و پرانگیزه و منحصربهفرد، ژانر جدیدی در عرصه مطبوعات ورزشی ایجاد شد که تیترهای شجاعانه، مصاحبههای متفاوت، کوتاهنویسی و جلد و عکسهای جذاب آن باعث شد مخاطبان زیادی را جذب خود کند. بازیکنان خصوصا فوتبالیها برای اینکه با خبرورزشی مصاحبه کنند بسیار مشتاق بودند و در دورهای که شبکههای اجتماعی ظهور و بروز نداشت یکی از بهترین و موثرترین تریبونها برای دیدهشدن و حرفزدن آنها خبرورزشی بود.
شبکه توزیع هم بسیار موثر بود. یک شبکه توزیع هدفمند کنار تیم تولید محتوا بود به طوری که ما تیراژبندی و تقسیمبندی متفاوتی برای هر روز داشتیم و بسته به اتفاقات ورزشی برای هر استان روزانه تیراژ متفاوتی در نظر گرفته میشد. بردها و باختهای استقلال و پرسپولیس و بازیهای ملی و تیمهای لیگ برتری مثل تراکتور و فصل نقلوانتقالات فوتبالی گاهی تا۴۰ درصد روی تیراژبندی ما اثر داشت. ثبات در ترکیب مدیریتی هم به برنامهریزی و موفقیت این روزنامه کمک میکرد. تیراژ خبرورزشی در سالهای زیادی با اختلاف بین روزنامههای ورزشی اول بود و در بین کل روزنامهها همیشه بین ۵ روزنامه پرتیراژ کشور قرار داشت.
اگر بخواهم تیتروار دلایل موفقیت روزنامه خبرورزشی را در دوران شکوفاییاش نام ببرم مهمترین آن بابرنامهبودن مدیریت و سردبیری درست، محتوای منحصربهفرد، قالب جذاب، تیم تولید محتوایی که بهترین در دوران خودشان بودند و شبکه توزیع هدفمند است.
با توجه به تجربه شما در مدیریت رسانههای چاپی و آنلاین، چه تفاوتها و چالشهای کلیدی در مدیریت این دو نوع رسانه مشاهده کردهاید، بهویژه در دوران گذار از رسانههای سنتی به دیجیتال؟
ببینید امروز اگر درباره چالشهای رسانههای چاپی بخواهیم صحبت کنیم درباره موضوعی صحبت کردیم که تقریبا وجود خارجی ندارد، دوره آن گذشته، علاجی ندارد و موضوع امروز نیست. رسانههای چاپی در دورهای که باید مسائلشان حل میشد رها شدند و امروز جز معدود روزنامههایی که اکثر آن غیرخصوصی اداره میشوند چیزی از روزنامهها نمانده است.
ولی اگر بخواهیم نگاهی به چالشهایی که روزنامهها داشتند بیندازیم مهمترین آن این بود که روزنامهها نتوانستند در زمان درست، خودشان را با ذائقه مردم تطبیق دهند یا فرصتشان برای حیات کم بود و به هر دلیلی تعطیل شدند، یا در روزنامههای حاکمیتی که پتانسیل داشتند نگاههای سیاسی حاکم شد. در فضای خلق رسانههای جدید خیلی از روزنامهها فکر میکردند اگر ورود کنند قافیه فروش را باختهاند بنابراین نظارهگر بودند. برای مثال فرض بفرمایید نیازمندیهای همشهری که روزگاری تا ۲۰۰ صفحه منتشر میشد و برای ثبت سفارش باید در صف میماندید، اگر در زمان درست وبسایت خود را راه اندازی میکرد امروز به جای دیوار یا پلتفرمهایی شبیه این سایت نیازمندیهای همشهری را حالا با هر عنوانی داشتید. مدیران آگاه نبودند و فکر میکردند اگر به فضای مجازی بروند مخاطب روزنامه را از دست خواهند داد و درآمدی از آگهی و تبلغیات دیگر در رسانه چاپی ندارند غافل از اینکه روزی هر دو را از دست خواهند داد.
طبیعتا وقتی مخاطبی برای رسانه نباشد نه اقتصاد آن توجیه دارد و به تبع آن تعدیل نیرو و در نقطهای تعطیلی فرجام روزنامهها میشود. امروز ما بالای ۲۰۰ روزنامه سراسری با مجوز داریم؛ فکر نمیکنم ۱۹۰تای آنها مجموعا ۱۰۰هزار نسخه منتشر کنند. این رقم یعنی دوره روزنامهها تمام شده است و آن تعداد انگشتشمار که همچنان در حال انتشار هستند با هزینههای بالای چاپ و کاغذ و شرایط سخت اقتصادی بهویژه اگر برای بخش خصوصی باشند بسیار مسیر دشواری را دارند طی میکنند و اگر امروز دولت به فکر حمایت از روزنامههای زنده و فعال بخش خصوصی نباشد به زودی همین ظرفیت هم از بین خواهد رفت.
با توجه به تغییرات سریع در صنعت رسانه و ظهور فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی در تولید محتوا، آینده رسانهها در ایران را چگونه ارزیابی میکنید و چه استراتژیهایی برای تطبیق با این تغییرات پیشنهاد میدهید؟
من فکر میکنم از هوش مصنوعی نباید بترسیم. اینکه میگویند هوش مصنوعی شغلهای زیادی را در آینده از بین خواهد برد یک گزاره مطلق نیست. مقابله و مواجهه ما با او بسیار مهم است.
ما اگر مصرفکننده صد درصد در هوش مصنوعی باشیم باختیم ولی اگر او را در راه اهدافمان به خدمت بگیریم حتما خروجی بهتری خواهیم داشت. «اینکه او بنده ما باشد نه ما» این خیلی مهم است. تولید محتوا محصول فکر و ایده است اصلا زیبایی روزنامهنگاری همین بعد آن است و هوش مصنوعی هر اندازه بتواند به جای ما و اصلا خیلی بهتر از ما خبر یا گزارش بنوسید و یا سوژه بدهد و طراحی کند یک کار را نمیتواند بکند و آن روح محتواست. روح در محتوا چیزی نیست که هوش مصنوعی بتواند آن را خلق کند یا برایش آموزش ببیند. اگر امروز از هوش مصنوعی بترسیم، مصرفکننده محض او باشیم و در آموزش روزنامهنگاران از آن چشمپوشی کنیم قطعا چیزهای بزرگتری از دست خواهیم داد.