آشورماتوف: بخاطر جام جهانی به استقلال آمدم

به گزارش “ورزش سه”، رستم آشورماتوف به عنوان جدیدترین بازیکن استقلال، روز گذشته به صورت رسمی با آبیپوشان قرارداد همکاری امضا کرد و امروز نیز در تمرین این تیم حضور یافت. قرار است این مدافع ملیپوش، به همراه عارف آقاسی و سایر مدافعان فعلی تیم، خط دفاعی مستحکمی را تشکیل دهد.
در حالی که در ماههای اخیر شاهد خروج برخی بازیکنان از لیگ ایران بودهایم، آشورماتوف تصمیم گرفت خلاف این جریان حرکت کند. او در گفتوگو با چمپیونات روسیه دلایل این تصمیم را توضیح داد. همچنین از دیدارش با رئیسجمهور ازبکستان، کارت دعوت مادامالعمر یک رستوران و سرنوشت خودرویی که به او هدیه داده شده بود گفت.
* چرا روبین را ترک کردی؟
– پیشنهادی از یک باشگاه دیگر داشتم و روبین مخالفتی نکرد. صادقانه بگویم، میخواستم زمان بازی بیشتری داشته باشم، به همین خاطر تصمیم به جدایی گرفتم. میتوانستم در روبین بمانم، چون هنوز یک سال از قراردادم باقی مانده بود، اما برای رسیدن به جام جهانی به بازی نیاز دارم. در فصل گذشته آنطور که انتظار داشتم فرصت بازی پیدا نکردم. تلاش کردم بیشتر بازی کنم اما نشد.
* آیا با رشید رحیموف (سرمربی روبین کازان) صحبتی داشتی؟
– بله، در اردو. او مخالفتی با ماندنم نداشت، اما من از او خواستم که برای بهدست آوردن زمان بازی اجازه رفتن بدهد. او هم حمایت کرد. البته در دوران حضورش من فرصت زیادی برای بازی نداشتم، اما به نظرم رحیموف یکی از بهترین مربیان دوران حرفهای من بود. این را هم به خودش گفتم.
* جز استقلال، گزینههای دیگری هم داشتی؟
– بله، هم در زمستان و هم در تابستان. پیشنهادهایی از یک باشگاه دیگر ایرانی و یک تیم از آذربایجان داشتم. اما بعد از بررسی، ما استقلال را انتخاب کردیم. در حال حاضر، هیچ علاقهای از اروپا به من نشان داده نشد، فقط پیشنهادهایی از آسیا بود.
* با توجه به اخبار اخیر، از رفتن به ایران نمیترسی؟
– صادقانه بگویم، نه. در لیگ ایران سه بازیکن ازبکستانی بازی میکنند: جلالالدین ماشاریپوف، اوستون اورونوف و دروازهبان تیم ملی، اوتکیر یوسوپوف. با آنها صحبت کردم. گفتند همه چیز در حال حاضر عادی است. حتی بعضی از بازیکنانی که قبلاً از ایران رفتهاند، میخواهند برگردند. من ریسک میکنم. همهچیز به خواست خداست. ببینیم چه پیش میآید.
* از فوتبال ایران چه انتظاری داری؟
– فعلاً گفتنش سخت است. البته ما قبلاً مقابل تیم ملی ایران بازی کردهایم. و در کل میگویند که سطح لیگ ایران بد نیست. بله، مشکلاتی در زمینه دوربینها و پخش تلویزیونی وجود دارد، اما از نظر فوتبالی وضعیت خوب است.
* با چه احساسی بعد از دو سال و نیم از روبین جدا میشوی؟
– برایم خیلی سخت بود. در ۵ ژوئیه با بچهها خداحافظی کردم. اما چه میشود کرد؟ این فوتبال است، مسیر حرفهای و زندگی همین است. چنین اتفاقاتی میافتد. تصمیم سختی گرفتم، اما تحمل میکنم.
* این دوره بازی در روسیه را چگونه ارزیابی میکنی؟
– تجربه بزرگی بود. با افراد زیادی دوست شدم و مقابل بازیکنان خوبی بازی کردم. خیلی لذت بردم، اما نمیتوانم بگویم که بهترین سالهای فوتبالیام در روسیه بود، چون کم بازی کردم. با این حال، روبین بهترین تیمی است که در کل دوران حرفهایام برای آن بازی کردهام.
* از این دوره پشیمان نیستی؟
– نه. حتی یک ثانیه هم از آمدن به روسیه پشیمان نشدم. از همهچیز راضی بودم، بهجز زمان کم بازی.
* بیش از همه چه چیزی در روسیه برایت جالب بود؟
– من و خانوادهام واقعاً از زندگی در کازان لذت بردیم. زندگی در این شهر لذتبخش بود. کازان حتی نسبت به مسکو هم متمایز است. اگر بخواهم شهری برای زندگی انتخاب کنم، کازان را انتخاب میکنم. مسکو خیلی شلوغ، پرجمعیت و پر از ترافیک است؛ این فضا را دوست ندارم.
* تیم ملی ازبکستان برای اولین بار به جام جهانی صعود کرد. بعد از تساوی مقابل امارات چه اتفاقاتی افتاد؟
– ما مدت زیادی برای آن بازی آماده شده بودیم. از یک هفته قبل در اردو جمع شده بودیم. اما هرچه بعد از آن بازی با امارات اتفاق افتاد، به تاریخ پیوست! تیم ملی ازبکستان تا حالا هرگز به جام جهانی نرفته بود. احساسات آن لحظه واقعاً قابل توصیف نیست. همه گریه میکردند، میدویدند و با هواداران جشن میگرفتند. آن احساسات هنوز هم با من است. وقتی در شبکههای اجتماعی ویدئوی آن جشن را میبینم، خاطرات خوشی برایم زنده میشود.
* حتماً در شبکههای اجتماعی خیلیها بهت پیام دادند؟
– خیلی زیاد! حتی نمیرسم به همهشان جواب بدهم.
* هنوز هم در ازبکستان صعود به جام جهانی را جشن میگیرند؟
– وقتی در تاشکند قدم میزنیم، مردم ما را میبینند و تبریک میگویند. سه بار پیش آمد که در رستورانها ما را رایگان پذیرایی کردند! و حتی یک رستوران به من کارت غذای رایگان مادامالعمر داد! خیلی حس خوبی داشت.
* جشن صعود به جام جهانی با تیم ملی چطور بود؟
– بعد از بازی با امارات، بلافاصله شروع به آمادهسازی برای قطر کردیم. بعد از بازی، کمی جشن گرفتیم، با رئیسجمهور دیدار کردیم و بعد هم به باشگاههایمان برگشتیم، چون لیگ ازبکستان هنوز در جریان بود. لژیونرها هم به تیمهایشان برگشتند. بنابراین فرصتی برای یک جشن جداگانه با تیم ملی نبود.
* دیدار با رئیسجمهور ازبکستان برایت چه معنایی داشت؟
– خیلی خوشحالکننده بود. او بازیهایمان را دنبال میکرد و برای تماشای بازی به ورزشگاه آمده بود. بعد از مسابقه به زمین آمد، شخصاً به هر بازیکن تبریک گفت و برای جام جهانی آرزوی موفقیت کرد. او امیدوار است که ما در آنجا نتایج خوبی بگیریم.
* آیا واقعاً رئیسجمهور به همه بازیکنان تیم ملی ماشین هدیه داد؟
– بله، یک خودروی چینی. خیلی از بازیکنان آن را به پدر و مادر یا خانوادهشان دادند. من هم آن را به مادرم هدیه دادم. بعد از بازی ده روز وقت داشتم سوار آن شوم. خودم در روسیه یک BMW M5 داشتم. البته مقایسهاش با ماشین چینی سخت است.
* از جام جهانی چه انتظاری داری؟
– دوست ندارم پیشبینی کنم. اما ما تلاش خواهیم کرد که از گروه صعود کنیم و نمایشی شایسته در تورنمنت داشته باشیم. دو سال پیش با مکزیک ۳–۳ مساوی کردیم، بولیوی را ۱–۰ بردیم و مقابل آمریکا ۳–۰ باختیم. از نظر فنی چیزی کمتر از آنها نداشتیم. امیدوارم بتوانیم برای صعود بجنگیم. البته پیش از جام جهانی، چند بازی دوستانه با اروگوئه و آرژانتین برنامهریزی شده است.
* ترک ازبکستان و رفتن به لیگهای دیگر چقدر سخت است؟
– وقتی به کره جنوبی رفتم، خیلی سخت بود. آن زمان ما ایجنت (مدیر برنامه) نداشتیم و استعدادیابهای باشگاهها هم لیگ ازبکستان را دنبال نمیکردند. اما حالا اوضاع خیلی راحتتر شده است.
* چطور به کره جنوبی رفتی؟
– از طریق ایجنتها. باشگاه «گوانگژو» من را با مبلغ ۱۴۵ هزار یورو خرید. سال اول در دسته دوم بازی کردم، اما بلافاصله به هدفمان رسیدیم و به دسته اول صعود کردیم. از نظر سطح، دسته اول خیلی با دسته دوم فرق نداشت؛ شاید فقط در کیفیت بازیکنان لژیونر تفاوتهایی بود.
* تطبیق با زندگی در آنجا برایت زمانبر بود؟
– اوضاع خوب بود، اما مشکل اصلی زبان بود، بهویژه چون اولین تجربهام در خارج از کشور بود. از نظر زندگی روزمره مشکلی نداشتم. زبان کرهای را یاد نگرفتم، ولی با مربیان و دیگر بازیکنان از طریق مترجم به انگلیسی صحبت میکردم. بعد از دوران کره، همه باشگاههای بزرگ ازبکستان به من پیشنهاد قرارداد دادند. من «نوبهار» را انتخاب کردم و یک سال بعد به «روبین» رفتم.
*الان ۲۹ سالهای. تا چند سالگی قصد داری فوتبال بازی کنی؟
– تا وقتی توان بدنی داشته باشم. شاید تا ۳۵ یا حتی ۴۰ سالگی، دقیق نمیتوانم بگویم. فعلاً به خداحافظی فکر نمیکنم. ولی گاهی به این فکر میکنم که بعد از فوتبال چه کار کنم. در ازبکستان همراه با برادرم یک مدرسه فوتبال راهاندازی کردهام که یک سالی است فعال است. برنامهام توسعه آن و ایجاد آکادمی فوتبال خودم است.
* و بعد از آن شاید باشگاه خودت را تأسیس کنی؟
– بله، چرا که نه؟ از نظر مالی قطعاً سخت خواهد بود، اما امیدوارم بتوانم از پسش بربیایم.