اخبار اجتماعی

از امیرعلی تا مهسا؛ قربانیان فراموش‌شده سگ‌های بی‌صاحب در ایران/ «شخصی با نفوذ قابل توجه از حامیان سگ‌های ولگرد است»

خبرگزاری خبرآنلاین

امیر علی قاسمی، حسین همدانی، مهسا بهمنی، حسین پناهی، کوثر سیرنک و … این‌ها اسامی کودکانی که باید در سال تحصیلی جدید وارد مدرسه بشوند، نیست، این‌ها اسامی کودکانی که ممکن است امروز با دوستان‌شان مشغول بازی باشند هم نیست، این‌ها اسامی کودکانی که بتوانید برای‌شان حال یا آینده‌ای را تصور کنید، نیست، این‌ها و ده‌ها اسم دیگر کودکانی هستند که قربانی سگ‌های بدون صاحب شده‌اند، کودکانی که اسم‌شان در فهرست کسانی که مرگ‌شان شبکه‌های اجتماعی را درمی‌نوردد، هیچ جایی ندارند.

خبر درگذشت یکی‌شان همین دیروز منتشر شد، امیرعلی قاسمی قاسموند، ۱۱ ساله از مسجد سلیمان. تاریخ دقیق حادثه مشخص نیست اما طی همین روزها او توسط سگ‌های هار مورد حمله قرار می‌گیرد و پس از چند روز بستری در بیمارستان اهواز به دلیل شدت جراحات ناشی از هاری فوت می‌کند.

آن‌طور که حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران برای خبرآنلاین روایت می‌کند خانواده امیر علی، از اقشار کارگر جامعه، حتی توان مالی اولیه برای انتقال او به مراکز درمانی مجهز را نداشتند؛ همین تاخیر طبعا روند درمان را مختل و در نهایت باعث مرگ او می‌شود.

آخانی که طی سال‌های اخیر بارها درباره افزایش جمعیت سگ‌ها و گربه‌های بدون صاحب در ایران هشدار داده معتقد است این وضعیت تراژیک نمایانگر عمق بحران و نابرابری‌های اجتماعی در دسترسی به خدمات درمانی است، اما همه مشکل این نیست چرا که امیرعلی نمونه‌ای از قربانیان یک معضل دیگر است؛ در شهرهای مختلفی از جمله تنکابن، شفت، مهاباد، تکاب، دزفول، نکا و تبریز، ده‌ها کودک در حملات سگ‌های ولگرد زخمی یا کشته شده‌اند، اما بسیاری از این حوادث به دلایل مختلف رسانه‌ای نمی‌شوند و پیگیری قضایی و حقوقی مناسبی نیز صورت نمی‌گیرد.

 حمایت‌های مالی و نفوذ شبکه‌ای

یکی از دلایل ادامه‌دار بودن این بحران از نگاه این استاد دانشگاه حضور پرنفوذ و منافع اقتصادی گسترده برخی افراد و گروه‌ها است که به ظاهر حامی حیوانات به ویژه سگ‌ها و گربه‌های ولگرد هستند، اما در عمل به تثبیت این معضل دامن می‌زنند. او می‌گوید: «این گروه‌ها که ارتباطاتی گسترده با شبکه‌های رسانه‌ای خارجی مانند «منوتو» و «ایران اینترنشنال» دارند، با پول‌های مشکوک و شبکه‌ای از فعالان سایبری، با هرگونه مخالفت با حضور سگ‌های ولگرد در جوامع انسانی برخورد تند و حتی تهدیدآمیز می‌کنند.»

او بدون اشاره به نام و هویت به فردی اشاره می‌کند که  جراح و صاحب بیمارستان خصوصی در شمال تهران است و ادامه می‌دهد: «این شخص با نفوذ در وزارت کشور و سازمان دامپزشکی، مسئول تدوین دستورالعمل کنترل سگ‌ها و سپس مشاور سازمان دامپزشکی شده است. این میزان نفوذ در نظامی که خود را مدافع حقوق کودکان معرفی می‌کند، تناقض عمیقی را نمایان می‌کند.»

نگرانی‌های این استاد دانشگاه در جدولی که مشاهده می‌کنید، خودش را نشان می‌دهد، جدولی که تنها براساس اطلاعات رسمی و مستند تهیه شده و فهرست کودکان کشته شده بر اثر گازگرفتگی و حمله سگ‌های بدون صاحب در سال‌های اخیر را نشان می‌دهد:

از امیرعلی تا مهسا؛ قربانیان فراموش‌شده سگ‌های بی‌صاحب در ایران/ «شخصی با نفوذ قابل توجه از حامیان سگ‌های ولگرد است»/ مرگ ۱۸ کودک طی چهار سال

از امیرعلی تا مهسا؛ قربانیان فراموش‌شده سگ‌های بی‌صاحب در ایران/ «شخصی با نفوذ قابل توجه از حامیان سگ‌های ولگرد است»/ مرگ ۱۸ کودک طی چهار سال

سکوت رسانه‌ها خیانتی آشکار به جان کودکان

«با وجود ابعاد فاجعه‌بار این معضل، رسانه‌ها و جامعه پزشکی در ایران عمدتاً سکوت اختیار کرده‌اند. چرا خبرنگاران و تحلیل‌گران در قبال کشتار کودکان توسط سگ‌های ولگرد واکنش جدی نشان نمی‌دهند؟ چرا سازمان‌ها و نهادهای پزشکی که باید حافظ سلامت عمومی باشند، از طرح این موضوع اجتناب می‌کنند؟»

این‌ها سوالاتی است که حسین آخانی مطرح می‌کند و ادامه می‌دهد: «این در حالی است که هر بار دولت تلاش کرده است سگ‌های ولگرد را در برخی شهرها جمع‌آوری کند، فشارهای گسترده حامیان سگ‌ها باعث عقب‌نشینی و حتی عذرخواهی رسمی مسئولان شده است، اما هیچ‌یک از مسئولان شهری یا قضایی به خاطر کوتاهی در وظایفشان تحت پیگرد قرار نگرفته‌اند.»

او می‌گوید: «شخصی که از نفوذ قابل توجهی در دستگاه‌های دولتی برخوردار است و از حامیان حضور سگ‌های ولگرد است، بارها تلاش کرده با توجیهات غیرعلمی و اغلب نادرست، این معضل را طبیعی و موجه جلوه دهد. اما باید پرسید؛ چگونه می‌توان در برابر این حجم از آسیب‌های جانی و روانی به کودکان، با چنین دیدگاهی برخورد کرد؟ پزشکان و دامپزشکان، سوگند خورده‌اند که سلامت و رفاه انسان و حیوان را به طور متوازن حفظ کنند، اما زمانی که منفعت اقتصادی به جای جان کودکان اولویت می‌یابد، باید این بی‌انصافی و بی‌اخلاقی را به شدت نقد کرد.»

این جدول‌ها ترسناک است 

هشدارهای این استاد دانشگاه وقتی جدی‌تر به نظر می‌رسد که آمارها اعداد خطرناکی از افزایش موارد هاری و گزش را در این سال‌ها گزارش می‌دهند. منحنی افزایش هاری از سال ۱۳۹۷ تا سال گذشته روند رو به بالا یعنی افزایش دارد.

از امیرعلی تا مهسا؛ قربانیان فراموش‌شده سگ‌های بی‌صاحب در ایران/ «شخصی با نفوذ قابل توجه از حامیان سگ‌های ولگرد است»/ مرگ ۱۸ کودک طی چهار سال

منحنی افزایش هاری از سال ۱۳۹۷ تا سال ۱۴۰۳

علاوه بر این منحنی افزایش گزش از سال ۱۳۶۶ تا سال گذشته نیز نشان می‌دهد تعداد زخمی‌ها از آن سال با آمار ۱۴ هزار و ۶۴۴ نفر به بیش از ۴۰۰ هزار نفر در سال گذشته رسیده، یعنی طی ۳۷ سال، ۲۸ برابر شده است.

از امیرعلی تا مهسا؛ قربانیان فراموش‌شده سگ‌های بی‌صاحب در ایران/ «شخصی با نفوذ قابل توجه از حامیان سگ‌های ولگرد است»/ مرگ ۱۸ کودک طی چهار سال

منحنی افزایش گزش از سال ۱۳۶۶ تا سال ۱۴۰۳

جان کودکان در خطر است

مساله مرگ کودکانی که قربانی سگ‌های بدون صاحب می‌شوند از یک منظر اهمیت دوچندان پیدا می‌کند، اینکه اغلب این کودکان متعلق به مناطق کم‌برخودار و حتی فقیر جامعه هستند. شاید اگر این اتفاقات در مناطقی که ساکنانش توان اعتراض و پیگیری بیشتری داشتند، رخ می‌داد، رسیدگی‌ها بیشتر از این‌ها می‌شد.

آخانی دراین‌باره می‌گوید: «کودکان قربانی این بحران، تنها آمار نیستند؛ آن‌ها چهره‌هایی زنده از یک معضل انسانی و اجتماعی هستند. از امیر علی قاسمی تا حسین همدانی از همدان، مهسا بهمنی از مهاباد، حسین پناهی از تکاب، کوثر سیرنک از مرند و ده‌ها کودک دیگر که یا جان باخته‌اند یا با معلولیت‌های شدید روی دست خانواده‌ها باقی مانده‌اند. این واقعیت تلخ، حکایت غم‌انگیزی از ناتوانی نظام در حفاظت از بی‌گناهان دارد.»

او ادامه می‌دهد: «هیچ جامعه متمدنی تحمل چنین سطحی از خشونت و بی‌توجهی به حقوق کودکان را ندارد؛ حتی در کشورهای در حال توسعه مانند هند. ایران باید با هوشمندی و شجاعت، به این بحران نگریسته و سیاست‌های علمی، اخلاقی و انسانی را به کار گیرد تا جان کودکان خود را از خطر این معضل حفظ کند. مسئولان، رسانه‌ها، نهادهای پزشکی و مدافعان حقوق کودک باید در این مسیر سکوت را بشکنند و خواستار اقدام فوری و مسئولانه باشند. سکوت در برابر این فجایع، نه تنها خیانت به کودکان است، بلکه تداوم وضعیتی است که جان نسل آینده ایران را به خطر می‌اندازد.»

امیر علی قاسمی، حسین همدانی، مهسا بهمنی، حسین پناهی، کوثر سیرنک و …اینکه نام بعدی که باشد هنوز مشخص نیست اما آنچه که مشخص است مرگ غم‌انگیز امیرعلی پایان این معضل نیست.

۴۷۴۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا