نشانههای چندلایه اجرای «ای ایران» در شب عاشورا به خواسته رهبر انقلاب / فراتر از یک قطعه موسیقایی

روزنامه سازندگی در سرمقاله خود به قلم اکبر منتجبی نوشت:
در شب عاشورای حسینی، در مراسمی مذهبی و رسمی که با حضور رهبر انقلاب برگزار شد، اتفاقی رخ داد که بسیاری را غافلگیر کرد. در میانهی سوگ و سوگواری، حاج محمود کریمی، مداح شناختهشده، سرود «ای ایران» را به درخواست آیت الله خامنهای خواند؛ سرودی که پیشتر با صدای محمد نوری در حافظهی ملی ایرانیان ثبت شده بود. و چه کسی فکر می کرد در شب عاشورای حسینی، ای ایران خوانده شود؟
این اجرا، تنها یک تغییر نغمه نبود؛ یک انتخاب بود. انتخابی که حال و هوای مراسم را دگرگون کرد و نشانههایی چندلایه با خود داشت. این نخستین حضور عمومی آیتالله خامنهای پس از پایان جنگ دوازدهروزه بود. به همین دلیل نیز بسیاری از این حضور هیجان زده شدند؛ زیرا کمتر کسی خبر داشت رهبری در این مراسم حاضر شود اما این شگفتی، هنگامی که نوای ای ایران خوانده شد، افزون شد. زیرا فضای مراسم، با آنکه دینی و مذهبی بود، اما متاثر از بحرانهای اخیر و جنگ ۱۲ روزه بود. به همین دلیل اجرای «ای ایران» در چنین شبی، فراتر از یک قطعه موسیقایی تفسیر شد.
از این منظر، اجرای «ای ایران» را میتوان حرکتی معنادار دانست: تلاقی مفاهیم ملی با مناسکی عمیقاً دینی. انتخابی که از یکسو، به وطن، هویت و حافظه تاریخی یک ملت اشاره دارد و از سوی دیگر، در بستری مذهبی و در اوج عزاداری برای حسینبنعلی (ع)، بارگذاری میشود.
در محتوای نوای «ای ایران» نیز این پیوند قابل ردیابی است. تأکید بر « در روح و جان من، میمانی ای وطن… تویی تو هستی، حرم، تویی خانهی من»، جملاتی نیستند که صرفاً در ستایش خاک و مرز باشند؛ سرشار از احساس ملی و غیرت دینی هستند. نشان میدهند که برای یک ایرانی، وطن نه فقط خاک است، بلکه حرم است؛ مکانی مقدس که باید در روح نگاهش داشت و از دستبرد دشمنان، چون جان پاسش داشت.
شب عاشورا شبی است که نه فقط مذهبی، بلکه عرفانی است؛ دلها را نرم میکند، عقلها را به تأمل وامیدارد، و ایمان را از سطح شعار به ژرفای شعور میبرد. شرکت در این شب، حضور در رنج تاریخ است و یادآوری یک پیمان ازلی. و اکنون در این شب، شبی آکنده از سوگ و تأمل که همیشه با نوحه، مرثیه و لحنی حزنآلود همراه بوده، نوایی خوانده شد که از وطن میگفت؛ از ایران، از خانه، از ریشهها. این اتفاق، بسیاری را به تأمل واداشت: آیا بازتعریفی تازه از نسبت دین و ملیت در حال شکلگیری است؟
برخی ناظران، اجرای این سرود را نشانهای از تأکید دوباره بر جایگاه وطن در منظومه فکری جمهوری اسلامی دانستند؛ پیامی که بر اساس آن، ایران نه فقط جغرافیا، که یک هویت فرهنگی-تمدنی است. و حتی در مراسمی مذهبی، این هویت فراموش نمیشود.
«ای ایران» تنها یک سرود نیست؛ عهدی است میان کسانی که وطن را چون جان پاس میدارند. شعری است از دل روزگاری که خاک وطن زخمی بود و مردمانش چشمانتظار طلوعی تازه که محمد نوری با صدایی نجیب و پرصلابت آن را جان بخشید، و اکنون این قطعه به بخشی از حافظهی ملی بدل شده است.
نوای ای ایران از جنگ نمیگوید، از نفرت نمیگوید، از عشق سخن میگوید؛ عشقی عمیق به سرزمینی که کوههایش خاطره دارند، رودهایش حافظه دارند، و خاکش بوی تاریخ میدهد. چنین است که بازگشت به ملیّت، نه به معنای حذف دیگری، بلکه به معنای در آغوش گرفتنِ هویتِ مشترک تمامی ایرانیان است.
ایران، پیش از آنکه مرز باشد، معناست؛ معنایی از تمدن، از همزیستی باورها و فرهنگها و از ایستادگی. به همین دلیل نیز «ای ایران» در حافظهی عمومی، بیشتر با روزهای جنگ، با دفاع، با زخمهای وطن، و با امید به فردایی بهتر پیوند دارد. با این حال، مضامین آن در بستری چون شب عاشورا، حالوهوایی تازه پیدا میکند: نوایی از وطن، در شب حماسه.
بهنظر میرسد، پیوند میان دین و میهن، دیگر صرفاً در سطح شعار نیست؛ بلکه در نمادها، در اجراها، و در تصمیمهای آشکار و نهان سیاسی خود را نشان میدهد. این تلفیق، نه بهمعنای حذف یکی به نفع دیگری، بلکه تأکیدی است بر همزیستی.
ایران، در چنین روایتی، نهفقط جغرافیاست و نهفقط ایمان؛ ترکیبی است از خاطره و تاریخ، از باور و امید. کشوری که در آن، هم عاشورا نماد ایستادگی است، و هم نوروز، نشانهی تولد دوباره.
وقتی «ای ایران» در چنین شبی یگانه و مذهبی، و در میان عزاداران حسینی خوانده میشود، نه از سر تعارض، بلکه از دل پیوند است تا نشان دهد ایران، هم از اشک حسین معنا میگیرد، هم از خاک وطن. و این دو، در متن واقعیت سیاسی و فرهنگی امروز، در هم تنیدهاند. پس شب عاشورا، در حسینه امام خمینی، تنها یک شب معمولی نبود. بیانیهای دیداری و شنیداری بود دربارهی ایران جدید.
2121