رژیم صهیونیستی به نیابت از آمریکا جنگ را علیه ایران آغاز کرد

باشگاه خبرنگاران جوان – احمد زارعان کارشناس مسائل غرب آسیا درباره وضعیت امروز منطقه با اشاره به خوی وحشی صهیون ها بیان کرد: اساساً در دو سه دههی اخیر، جهان به سمت در واقع تغییر توازن در سطح بینالمللی و در سطح حوزههای ژئوپلیتیکی حرکت کرد. ظهور بازیگران جدید و قدرتها و اتحادیههای جدید که عملاً اتحادیههای چالشگر محسوب میشوند. از این جهت برای آمریکاییها که به دنبال حفظ نظم تکقطبی هستند، غلبه بر این چالشها حائز اهمیت است. خب، به منطقه خودمان بیاییم؛ اینها حدود سه دهه است که بحث خاورمیانهی بزرگ، خاورمیانهی جدید، نظمی که نظم آمریکایی منطقهی ما است را دنبال میکنند اما بزرگترین نیروی چالشگر که در واقع نظم مطلوب آنها را به چالش کشیده و اجازه نداده است در طی سه دههی اخیر نظم آمریکایی در منطقه شکل بگیرد، جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین خیلی واضح است که آنها تلاش بکنند از طریق ابزارهای مختلف، بازیگران مختلف، این بازیگر چالشگر را از بین ببرند یا قدرتش را تضعیف بکنند و در طی دهههای مختلف، دهههای گذشته هم اگر ما بررسی بکنیم، اقدامات اینها خیلی عیان است. اقدامات مختلفی را به کار بستند برای تضعیف این بازیگر چالشگر، یعنی جمهوری اسلامی ایران، تا بتوانند نظم مطلوب خودشان را محقق بکنند.
وی ادامه داد: اگر ما در واقع کلیدواژههایی را که نتانیاهو به کار میبرد بررسی بکنیم، مثلاً تغییر چهرهی خاورمیانه یا نظم بزرگ منطقه. بعد از شهادت سید حسن نصرالله، تعبیری که برای آن عملیات داشت، در واقع اگر اشتباه نکنم «نظم جدید» بود ، بنابراین، اینجا آمریکاییها و رژیم همافق میشوند. رژیم یک سری دغدغههای امنیتی دارد در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران. از آن طرف هم آمریکاییها مسئلهی حفظ هژمونی خودشان را در نظام بینالملل و در حوزههای ژئوپلیتیکی دنبال میکنند. این همافقی مقارن شد با تحولاتی که در دو سال اخیر در منطقه، بهویژه بعد از عملیات طوفانالاقصی رخ داد. یک سری محاسبات جدید در آنها شکل گرفت و در نهایت منجر شد به این حملهی دوازده روزه. بنابراین اگر بخواهیم با این مقدمه، نسبت آمریکا و رژیم صهیونیستی را با هم بسنجیم، میتوان گفت که رژیم صهیونیستی به نیابت از آمریکا این جنگ را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. البته خودش هم منافعی دارد و اگر منافعی را هم برای رژیم تصور بکنیم، این منافع هم باز در مسیر و در راستای منافع آمریکاییها قابل فهم است. بنابراین، این جنگ را آغاز کردند و هدف مشخصشان هم مقاومتزدایی از منطقه است.
به هر حال، دیدیم که نتانیاهو هم هفت جبهه برای خودش تعریف کرد و اعلام کرد که ما این هفت جبهه را مورد ضربه قرار خواهیم داد. حالا این جبههها غزه بود، کرانهی باختری، یمن، لبنان، سوریه، عراق و ایران. این هفت جبههای بود که در واقع برایش برنامهریزی و طراحی کردند. خب، این هم نمودی بود که عرض کردم؛ آن ملاحظات هست و این شرایط بعد از طوفانالاقصی هم هست. ببینید، اگر در این جنگ، رژیم به برتری دست پیدا میکرد، عملاً موازنهی قدرت در منطقهی ما به نفع رژیم تغییر پیدا میکرد و رژیم به قدرت هژمون در منطقهی ما تبدیل میشد. وقتی این توازن به هم بخورد، در واقع یکی از بزرگترین ضررکنندگان این تغییر توازن، قدرتهایی مثل عربستان سعودی و ترکیه خواهند بود و این الگویی که رژیم در جنگ علیه ایران به کار بست و اسم آن را «عملیات پیشدستانه» گذاشت، اگر تبدیل به یک عرف بشود (که ظاهراً دارد تبدیل به یک عرف میشود)، البته نه در مقابله با ایران، بلکه در مقابله با سوریه، در مقابله با لبنان، عملاً به یک عرف تبدیل شده است؛ عملیات پیشدستانه. هر جا احساس تهدید بکند، آنجا را هدف قرار بدهد و خب، به هر حال آمریکا و سایرین هم از آنها حمایت بکنند، این نگرانی شدید بازیگر ان منطقهای، بهویژه عربستان سعودی و ترکیه را برانگیخته است.