جنگ نیابتی یا بلاهت نیابتی

۰۹:۰۲ – ۱۸ تير ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان؛ حاتم ابتسام* – بعضی وقتها آدم باید حواسش باشد چگونه دارد «جرئت میگیرد» و چه کسی دارد به او جرئت میدهد. در رفاقتها، گاهی کسی دوستش را شیر میکند و هلش میدهد وسط دعوا، یا آنقدر از او تعریف میکند که طرف، بیخود و بیجهت، خودش را دست بالا میگیرد. گاهی هم محض این است که زحمت و دردسری را به طرف بدهند و برای اینکه بپذیرد، الکی باد زیر پروبالش میدهند.
و گاهی وسط همان دعوا، برمیگردد و میبیند خبری از حامیانش نیست. اینجاست که نه راه پس دارد و نه راه پیش.
این فقط قصه دعواهای خیابانی یا روابط شخصی نیست. در سیاست بینالملل هم همین قاعده برقرار است، و امروز رژیم صهیونیستی نمونه تام و تمام این ماجراست.
رژیمی که از یکسو با تبلیغات جهانی، پشتوانه رسانهای، مظلومنمایی دائم و تحریک احساسات غربی، خودش را عزیزکرده میبیند؛ و از سوی دیگر، با تجهیز تسلیحاتی، تکنولوژی اطلاعاتی و حمایتهای بیچونوچرای آمریکا و اروپا، طوری شیرش کردهاند که گمان برد: میتواند بهراحتی با ایران پنجه در بیندازد.
اما واقعیت، غیر از این بود. درگیری مستقیم با ایران، هرگز در اندازه و ظرفیت اسرائیل نیست. همانهایی که اسرائیل را هل دادند وسط دعوا و شیر کردند، حالا دارند به این فکر میکنند که چطور میشود بیسروصدا بروند پشت شمشادها.
در واقع، غرب به سرکردگی آمریکا از مدتها پیش رؤیای خام درافتادن با ایران را داشته و دارد. همیشه و هر طور که توانسته، ضربه زده یا مانع پیشرفت شده، اما بهخوبی هم میدانسته که جنگ نظامی با ایران، باتلاقی است که رهایی از آن ممکن نیست. حالا رژیم صهیونیستی برای این کار، گزینه بهظاهر مناسبی به نظر میرسد: یک رقیب یابتی با توهم قدرت و با ذهنیتی که از قبل برای این تقابل آمادهاش کردهاند. نبردی که آنها در آتش آن دمیدند و حالا با ادعای مصالحه و میانجیگری میخواهند آن را جمعوجور کنند، چون فکر میکنند یا دستکم دوست دارند اینطور فکر کنند که ایران بهقدر کافی آسیب دیده و از تکوتا افتاده. اما واقعیت برعکس است: این اسرائیل است که وا داده و بدجوری زیر تیغ رفته. هر چند بعید نیست همچنان به این وادادگی دنده بدهند و برای خلاصی از آن هم که شده باز در شیپور جنگی که به دست اسرائیل دادهاند، بدمند.
جنگ نیابتی با ایران، شجاعت نمیخواهد؛ بلاهت میخواهد.
همین اتفاق برای اوکراین هم افتاد. ناتو، آمریکا و اروپا آنقدر به اوکراین جو دادند، آنقدر وعده دادند که این کشور کوچک، احساس کرد میتواند یکتنه جلو روسیه بایستد. حالا همانها دارند با واسطههای گوناگون دنبال آتشبس میگردند؛ چون خر را فرستادهاند توی گل و حالا نمیدانند چطور بیرونش بیاورند.
در تمام این بازیهای بینالمللی، آنچه نادیده گرفته شده، قدرت واقعی ملتها و جریانهای ریشهدار است؛ ملتی مثل ایران بهراحتی با سلاح، رسانه یا تهدید از پا درنمیآید. چون جرئتش ساختگی نیست؛ از جنس ایمان، تجربه و واقعیت است.
در سوره انفال، آیه ۴۸، دقیقاً چنین صحنهای ترسیم میشود: شیطان گروهی از کفار را شیر میکند، وعده یاری میدهد، اما وقتی کار به درگیری واقعی میرسد، عقب میکشد و رهایشان میکند:
«وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَّكُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكُمْ إِنِّي أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ شیطان كردارشان را در نظرشان بیاراست و گفت: امروز از مردم كسى بر شما پیروز نمیشود و من پناه شما هستم. ولی چون دو فوج روبهرو شدند، بازگشت و گفت: من از شما بیزارم، كه چیزهایی میبینم كه شما نمیبینید. من از خدا میترسم، كه او سختكیفر است.»
این همان داستان امروز اسرائیل است.
از دور وعده میدهند، بزرگش میکنند، اما وقتی دو گروه برابر میشوند و درگیری واقعی آغاز میشود، همانها عقب میکشند و اسرائیل میماند با توهم و تنهاییاش. فقط هم بلدند این سگ وحشی را بفرستند جلو و باز هم این کار را خواهند کرد. ولی بعید میدانم این حجم خرابی و بیچارگی رژیم صهیونیستی را همان حامیانش به این سادگی گردن بگیرند و اگر هم کمکی کنند، حتماً فاکتورهای چربی برایش میزنند.
جرئت واقعی، از ایمان و شناخت میآید. نه از تحریک رسانهها و پشتیبانی دروغین. شیر کردن اگر با شعور و همراهی نباشد، تبدیل میشود به خر کردن؛ و در این میدان، خرها دیر یا زود در گل فرو میروند.
*نویسنده و فعال فرهنگی