سلاحهای هستهای را فراموش کنید؛ سلاح بازدارنده جدید روسیه

۱۰:۴۰ – ۱۷ تير ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – درست قبل از طلوع آفتاب در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴، گلولهای آتشین در آسمان بالای رودخانه دنیپر ردی از خود به جای گذاشت. این نه یک شهابسنگ بود و نه یک پهپاد.
انفجاری که به دنبال آن آمد – دقیق، عمیق و به طرز عجیبی بیصدا در سطح – از میان تأسیسات عظیم دفاعی یوژماش در جنوب شرقی اوکراین عبور کرد. فیلمهایی از این حمله در عرض چند ساعت پخش شد و توسط تحلیلگران مستقل و سرویسهای اطلاعاتی بهطور یکسان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اما تا زمانی که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، آن را تأیید نکرد، جهان نامی برای آنچه دیده بود، نداشت: «اورشنیک» – نوع جدیدی از موشک بالستیک روسی.
«اورشنیک» با قابلیت دستیابی به سرعتهای بالای ۱۰ ماخ، مقاومت در برابر دمای ورود مجدد به جو ۴۰۰۰ درجه سانتیگراد و ارائه نیروی جنبشی که با سلاحهای هستهای تاکتیکی رقابت میکند، فقط سریع نیست؛ بلکه سلاحی متفاوت است.
در کمتر از یک سال، این موشک از نمونه اولیه طبقهبندیشده به تولید انبوه رسیده است و برنامههای تاییدشدهای برای استقرار پیشدستانه در بلاروس تا پایان سال ۲۰۲۵ دارد. ظهور آن نشان میدهد که روسیه در حال بازنویسی قوانین بازدارندگی استراتژیک است – نه با تشدید نقض پیمانها، بلکه با چیزی آرامتر، ظریفتر و احتمالاً به همان اندازه قاطع و مخرب؛ بنابراین موشک «اورشنیک» دقیقا چیست؟ از کجا آمده است، چه قابلیتهایی دارد – و چگونه ممکن است میدان نبرد را تغییر دهد؟
«اورشنیک» چگونه کار میکند
موشکی که به تأسیسات یوژماش در دنیپروپتروفسک (معروف در اوکراین به دنیپرو) اصابت کرد، هیچ منظره سوختهای، هیچ محیط صافشدهای از خود بر جای نگذاشت. در عوض، تحلیلگرانی که تصاویر ماهوارهای را بررسی میکردند، یک منطقه باریک ضربه، فروپاشی ساختاری در زیر سطح زمین و اختلال تقریبا جراحیوار در سطح را مشاهده کردند. این مقیاس تخریب نبود که خودنمایی میکرد – بلکه شکل آن بود. این امضا به چیز جدیدی اشاره داشت.
بر اساس دادههای موجود و مشاهدات کارشناسان، «اورشنیک» یک کلاهک نفوذی خوشهای حمل میکند که احتمالا از چندین مهمات فرعی با چگالی بالا تشکیل شده است. انفجار تنها پس از نفوذ محموله به داخل هدف خود رخ میدهد – طرحی که برای به حداکثر رساندن آسیب داخلی به زیرساختهای نظامی مستحکم در نظر گرفته شده است.
پوتین اظهار داشته است که کلاهکهای «اورشنیک» میتوانند دمای ورود مجدد به جو را تا ۴۰۰۰ درجه سانتیگراد را تحمل کنند. برای زنده ماندن از چنین گرمایی و حفظ پایداری در سرعت نهایی، این محموله باید در مواد کامپوزیت پیشرفته پوشانده شود – که احتمالا از آخرین تحولات در سرامیکهای مقاوم در برابر حرارت و ساختارهای کربن-کربن مورد استفاده در وسایل نقلیه مافوق صوت استفاده میکند.
یکی از ویژگیهای تعیینکننده این سیستم، توانایی آن در حفظ سرعت مافوق صوت در مرحله نهایی پرواز است. برخلاف کلاهکهای بالستیک سنتی که با فرود آمدن سرعت خود را کاهش میدهند، گزارش شده است که «اورشنیک» حتی در لایههای متراکم جو نیز سرعتهای بیش از ۱۰ ماخ، احتمالا ۱۱ ماخ را حفظ میکند. این امر آن را قادر میسازد تا با انرژی جنبشی عظیمی به اهداف خود ضربه بزند و نفوذ مرگباری را بدون نیاز به بار انفجاری بزرگ افزایش دهد. در چنین سرعتهایی، حتی یک کلاهک غیرهستهای نیز به یک سلاح استراتژیک تبدیل میشود. یک ضربه متمرکز با سرعت بالا برای نابودی پناهگاههای فرماندهی، سایتهای رادار یا سیلوهای موشکی کافی است. اثربخشی این سلاح به شعاع انفجار متکی نیست، بلکه به تحویل دقیق و پرانرژی متکی است. این امر هم تشخیص و هم رهگیری آن را دشوارتر میکند.
از نظر دکترین، «اورشنیک» نشاندهنده یک دسته جدید است: یک موشک بالستیک استراتژیک غیرهستهای. این موشک در فضایی بین سیستمهای تهاجمی دوربرد متعارف و موشکهای بالستیک قارهپیما هستهای قرار میگیرد – با برد، سرعت و تأثیر کافی برای تغییر محاسبات میدان نبرد، اما بدون عبور از آستانه هستهای.
از صنوبر تا فندق: ریشههای «اورشنیک»
اگرچه سامانه موشکی «اورشنیک» در سال ۲۰۲۴ وارد کانون توجه عمومی شد، اما ریشههای فناوری آن به دههها قبل باز میگردد. معماری، فلسفه طراحی و حتی نام آن، از یک تبار پیروی میکنند که توسط یک مؤسسه شکل گرفته است: مؤسسه فناوری حرارتی مسکو (MITT).
MITT که در طول جنگ سرد برای توسعه سامانههای موشکی سوخت جامد پیشرفته تأسیس شد، مدتهاست که مسئول برخی از پیشرفتهترین سکوهای استراتژیک متحرک روسیه بوده است. این سامانهها شامل Temp-۲S، Pioner و بعداً خانواده Topol – اولین موشکهای بالستیک قارهپیمای متحرک روسیه – هستند.
نامگذاری در طول سالها به طرز شگفتآوری ثابت مانده است. بیشتر موشکهای MITT از نام درختان گرفته شدهاند: Topol (صنوبر)، Osina (صنوبر لرزان)، Yars (درخت زبان گنجشک)، Kedr (سرو). سامانه جدید، «اورشنیک» (فندق)، هم از نظر نمادین و هم از نظر سازمانی در این سنت قرار میگیرد.
تحلیلگران بر این باورند که «اورشنیک» ممکن است تا حدی بر اساس RS-۲۶ Rubezh، یک موشک بالستیک قارهپیمای سیار که توسط MITT توسعه یافته و از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ آزمایش شده است، ساخته شده باشد. RS-۲۶ اساساً نسخه موشک بالستیک قارهپیمای یارس بود که برای ارائه ضربات بسیار دقیق در بردهای متوسط طراحی شده بود. توسعه این موشک در اواسط دهه ۲۰۱۰ به آرامی متوقف شد – احتمالا در پاسخ به محدودیتهای پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد، که موشکهای زمینی با برد ۵۰۰ تا ۵۵۰۰ کیلومتر را ممنوع میکرد.
این پیمان دیگر نافذ نیست. پس از خروج رسمی ایالات متحده در سال ۲۰۱۹، روسیه آزاد بود تا توسعه را در حوزهای که برای دههها متوقف کرده بود، از سر بگیرد. ظهور «اورشنیک» تنها پنج سال بعد نشان میدهد که اجزای اصلی آن – سامانههای پیشران، ماژولهای هدفگیری و شاسیهای متحرک – از قبل به خوبی پیشرفت کرده بودند.
تولید و استقرار: از نمونه اولیه تا بلاروس
آنچه به عنوان یک ضربه عملیاتی یکباره آغاز شد، از آن زمان به یک برنامه تسلیحاتی تمام عیار تبدیل شده است. در ژوئن ۲۰۲۵، در جریان نشستی با فارغالتحصیلان برتر آکادمیهای نظامی روسیه، پوتین اعلام کرد که سامانه موشکی «اورشنیک» وارد تولید انبوه شده است.
سرعت این انتقال – از اولین حضور در میدان نبرد تا تولید انبوه – قابل توجه است. این نشان میدهد که هم سامانه موشکی و هم زیرساخت پشتیبانی آن به آرامی در پسزمینه در حال گسترش و تکمیل بودهاند و احتمالا بر اساس تحقیقات قبلی انجام شده در چارچوب برنامه RS-۲۶ ساخته شدهاند.
مهمتر از خود تولید، برنامه استقرار پیشدستانه است. در ۲ ژوئیه ۲۰۲۵، در جریان گردهمایی روز استقلال در مینسک، الکساندر لوکاشنکو، رئیسجمهور بلاروس، به طور عمومی تأیید کرد که اولین واحدهای «اورشنیک» تا پایان سال در بلاروس مستقر خواهند شد.
«اورشنیک» با برد حداقل ۸۰۰ کیلومتر و حداکثر گزارششده تقریبا ۵۵۰۰ کیلومتر، در صورت استقرار در بلاروس، عملا تمام مرکز و غرب اروپا را در دسترس قرار میدهد. برای روسیه، این یک بازدارنده پیشدستانه غیرهستهای است. برای ناتو، این یک طبقه جدید از تهدید را معرفی میکند – تهدیدی که سریع، دقیق و رهگیری آن دشوار است، اما همچنان زیر آستانه تلافی هستهای باقی میماند.
در عمل، این همچنین در را به روی یک ساختار فرماندهی مشترک روسی-بلاروسی برای عملیات موشکی در خارج از خاک روسیه باز میکند – تحولی که ادغام نظامی بین دو کشور را بیشتر رسمیت میبخشد.
یک دکترین جدید بدون سلاح هستهای
برای دههها، اصطلاح «سلاح استراتژیک» مترادف با سلاحهای هستهای بوده است – ابزاری برای آخرین راه حل، که نه برای استفاده، بلکه برای بازدارندگی مستقر شدهاند. «اورشنیک» این معادله را تغییر میدهد.
این سامانه با ترکیب برد قارهپیمایی، سرعت مافوق صوت و قابلیت نفوذ دقیق، سطح جدیدی از نیرو را معرفی میکند: سطحی که زیر آستانه هستهای قرار دارد، اما بسیار بالاتر از توپخانه دوربرد معمولی یا موشکهای کروز است.
برخلاف کلاهکهای هستهای، میتوان از محمولههای «اورشنیک» بدون دعوت به محکومیت جهانی یا خطر تشدید خارج از کنترل استفاده کرد. با این حال، پتانسیل مخرب آنها – به ویژه در برابر اهداف نظامی مستحکمشده یا زیرساختهای حیاتی – آنها را به یک ابزار معتبر برای اجبار استراتژیک تبدیل میکند.
این هسته اصلی چیزی است که میتوانیم آن را «دکترین بازدارندگی غیرهستهای» بنامیم: توانایی دستیابی به اهداف میدان نبرد یا سیاسی از طریق سامانههای پیشرفته متعارف که از نظر تأثیر استراتژیک از سلاحهای هستهای تقلید میکنند – بدون عبور از خط.
در این چارچوب نوظهور، «اورشنیک» فقط یک موشک نیست. این یک نمونه اولیه از منطق جنگ آینده است: به اندازه کافی سریع برای ضربه زدن قبل از شناسایی، به اندازه کافی قابل بقا برای فرار از رهگیری و به اندازه کافی قدرتمند برای شکل دادن به تصمیمات قبل از شروع جنگ.
منبع: راشا تودی