توافق ارمنستان و آذربایجان و امریکا در باره زنگزور، بالاخره برای ایران تهدید هست یا نیست؟

به گزارش خبرآنلاین روزنامه فرهیختگان نوشت: ایران با تمرکز بر همکاریهای دوجانبه مانند آنچه در این سفر انجام شد میتواند موقعیت خود را تقویت کند. آینده این کریدور به مذاکرات و توازن قدرتها بستگی دارد. ایران باید با سرمایهگذاری در مسیرهای جایگزین و رصد امنیتی منافع خود را حفظ کند و همزمان از توسعه روابط با همسایگان غافل نشود.
فلسفه زنگزور را میتوان در رقابتهای منطقهای دید. ترامپ آن را به نام خودش نامیده و به عنوان دستاورد صلح معرفی کرده اما ارمنستان با پروژه چهارراه صلح به دنبال توازن است. منتقدان بر محدودیت دسترسی ایران تأکید دارند، اما مدافعان بر کنترل ارمنستان بر مسیر اشاره میکنند. حضور آمریکا میتواند فشار بیاورد اما ایران میتواند با طراحیهای اقتصادی و سیاسی مسیرها را باز نگه دارد.
محتاط باشیم؛ اما خنثی نه
در پرتو سفر رئیسجمهور ایران به ارمنستان که با همراهی وزرای امور خارجه، راه و شهرسازی، میراث فرهنگی، صنعت و معدن و معاون رئیسجمهور در سازمان برنامه و بودجه همراه بود، وزیر راه و شهرسازی به توافقات حوزه حملونقل جادهای اشاره کرده و گفته که ظرفیت پل نوردوز افزایش یابد و یک پل دوم برای سهولت تردد کامیونداران ایرانی و ارمنی احداث شود. همچنین ساماندهی پایانههای مرزی دو کشور در دستور کار قرار گرفته تا فرایند ترانزیت تسهیل شود. او بر مشکلات موجود در بخش عوارضی و ضررهایی که کامیونداران ایرانی متحمل میشوند تأکید کرده و گفته که توافقات اولیه انجام شده و پیشبینی میشود این توافقات به صورت قطعی نهایی و ابلاغ شود.
علاوه بر این تفاهمنامههای جدیدی در بخش حملونقل هوایی در حال امضا و اجرا است. با توجه به اینکه ارمنستان کشوری محصور در خشکی است استفاده از بنادر جنوبی ایران در خلیج فارس و دریای عمان میتواند روند ترانزیت از شرق آسیا را برای ایروان تسهیل کند. وزیر همچنین به همکاریهای فنی و مهندسی اشاره کرده و گفته که پیمانکاران ایرانی در پروژههای ساختمانی و راهسازی ارمنستان فعال هستند و این همکاریها در زمینه فناوری، مصالح و تکنولوژیهای نوین گسترش خواهد یافت.
این توافقات که بخشی از برنامههای سفر رئیسجمهور به ارمنستان است فرصتی مناسب برای بررسی بیشتر موضوع کریدور زنگزور فراهم میآورد. این کریدور که حتی توسط ترامپ به نام خودش نامیده شده طبعا تأثیرات امنیتی، سیاسی و اقتصادی برای همسایگان ارمنستان یعنی روسیه و ایران خواهد داشت که نمیتوان با نگاهی خنثی و با تکیه به تعارفات سیاسی همسایگان از کنار آن عبور کرده و در مورد آینده احتیاط به خراج نداد.
مهمتر از مسئله توافق سهجانبه ورود آمریکا به قفقاز است
ققفاز جنوبی از دیرباز صحنه رقابتهای ژئوپلیتیکی و مناقشات قومی و سرزمینی بوده است. درگیریهای طولانیمدت میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ که به مرگ هزاران نفر منجر شده یکی از پیچیدهترین چالشهای این منطقه به شمار میرود. علاوه براین کریدور زنگزور به عنوان مسیری که امکان اتصال مستقیم آذربایجان به نخجوان و ترکیه را فراهم میکند از نظر استراتژیک برای رهبران آذربایجان و ترکیه اهمیت بسزایی دارد.
این کریدور همچنین بخشی از طرح بزرگتر کریدور میانی است که هدف آن اتصال آسیای مرکزی به اروپا از طریق کشورهای ترکزبان بدون نیاز به عبور از خاک ایران یا روسیه است. در این چهارچوب توافق اخیر میان ارمنستان و آمریکا بر سر تأسیس این کریدور فضای رسانهای را تشدید کرده است. ترامپ ادعا کرده که این توافق به لطف تلاشهای شخصی او به دست آمده است. او حتی با نامگذاری این مسیر به نام خودش به دنبال تثبیت جایگاهش به عنوان یک میانجیگر جهانی به امید کسب جایزه صلح نوبل است. اظهارات نخستوزیر ارمنستان در روز بعد از توافق که بر پروژه چهارراه صلح و همکاریهای اقتصادی با کشورهای مختلف از جمله ایران، روسیه و چین تأکید داشت نشاندهنده تلاش ارمنستان برای متوازن کردن فشارهای سیاسی و جلب حمایت کشورهای منطقه است. آنچه پاشینیان در مورد چهارراه صلح میگوید با ورود آمریکا به منطقه که صراحتاً علیه ایران دست به تجاوز نظامی زده تناقض دارد، بنابراین فارغ از محتوای توافق ورود آمریکا به تعیینتکلیف معادلات سیاسی در قفقاز مسئلهای جدیتر محسوب میشود.
بعد از جنگ 12روزه نمیتوان به حضور آمریکا بیتوجه بود
با توجه به لزوم اتصال ایران به مسیرهای تجاری متعدد بحث کریدور زنگزور اهمیت دوچندانی پیدا میکند. فضای رسانهای پس از توافق ارمنستان و آمریکا بر سر تأسیس این کریدور تشدید شده و ادعا میشود که با تأسیس آن مسیر حرکت ایران به اروپا از طریق ارمنستان مسدود شود. این نگرانیها ریشه در این دارد که کریدور زنگزور میتواند مسیرهای جایگزینی ایجاد کند که ایران را دور بزند.
منتقدان معتقدند که هرچند مسیر در اختیار ارمنستان است اما قرار است اداره آن در اختیار یک شرکت آمریکایی قرار گیرد و این امر هم دسترسیهای احتمالی ایران را محدود کرده و هم با توجه به نقشآفرینی آمریکا در درگیریهای اخیر برای ایران بحران امنیتی به وجود آورد.
این دیدگاه بر این تأکید دارد که حضور آمریکا میتواند فشارهایی بر ارمنستان وارد کند تا از تکمیل مسیرهای شمال به جنوب جلوگیری شود. در مقابل استدلالهای مخالف مطرح میشود که مرزهای جغرافیایی در توافق سهجانبه ارمنستان، آذربایجان و آمریکا تغییر نکرده است و این همان موضوعی است که ایران پیش از این بارها بر آن تأکید کرده بود که چنین اجازهای نخواهد داد. همچنین مسیر ایجادشده بین نخجوان و آذربایجان، که راه عبوری ترکیه به سمت دریای خزر را نیز فراهم میآورد همچنان در اختیار ارمنستان خواهد بود.
مدافعان درمورد اجاره مسیر به شرکتی آمریکایی نیز پاسخ میدهند که چنین موضوعی در متن اصلی توافق نیامده و با توجه به اینکه آمریکا در بسیاری دیگر از کشورهای همسایه ایران نیز فعالیت امنیتی انجام میدهد ایران باید همانند موارد دیگر با این مسئله مواجهه داشته باشد. البته این به معنی بیتوجهی به چالشهای امنیتی احتمالی نیست. ایران باید ضمن رصد دقیق تحرکات امنیتی، در مورد هرگونه اقدام امنیتی علیه خود به همسایگان شمالیاش هشدار دهد و این درک را ایجاد کند که در صورت تهدید ایران از خاک آنها مناسبات امنیتی بر مناسبات دیپلماتیک غلبه پیدا کرده و ایران مبدأ تهدیدات را در لیست اهداف مشروع خود لحاظ خواهد کرد.
23302