اخبار بین الملل

اپستین، ترامپ، ماسک و سراب عدالت

خبرگزاری باشگاه خبرنگاران

۰۶:۵۸ – ۲۳ تير ۱۴۰۴

باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی _ در روز‌هایی که تلاطم‌های سیاسی و اجتماعی آمریکا به اوج خود رسیده، پرونده‌ای کثیف و دردناک، بار دیگر مانند زخمی کهنه سر باز کرده است: ماجرای جفری اپستین. این بار اما، جدال بر سر این پرونده صرفاً میان وکلا و قربانیان نیست؛ بلکه دو قطب اصلی قدرت و نفوذ در آمریکا، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق و از نامزد‌های اصلی انتخابات آتی، و ایلان ماسک، چهره نامتعارف و پرنفوذ دنیای فناوری، رودرروی هم قرار گرفته‌اند. این مواجهه، نه تنها عمق فساد و بی‌اعتمادی عمومی در آمریکا را به نمایش می‌گذارد، بلکه تصویری تلخ از سرابی به نام عدالت در کشوری را ترسیم می‌کند که خود را مهد آزادی و قانون می‌خواند.

ترامپ: سیاست‌زدگی یا فرار رو به جلو؟

دونالد ترامپ، با واکنش اخیر خود به پرونده اپستین، بار دیگر نشان داد که چگونه با زیرکی، هر موضوعی را به نفع روایت سیاسی خود مصادره می‌کند. در حالی که افکار عمومی و فعالان اجتماعی خواهان شفافیت و عدالت در این پرونده هولناک هستند، ترامپ با لحنی قاطع و در پلتفرم شخصی خود، پرونده اپستین را «سیاسی» خوانده و از آن عبور می‌کند. پیام او واضح است: «اولویت دولت باید رسیدگی به فساد انتخاباتی، جرایم واقعی و بازگرداندن امنیت به آمریکا باشد، نه تمرکز بر پرونده اپستین.» این اظهارات، در نگاه اول، تلاشی برای تغییر مسیر بحث از یک رسوایی جنسی و فساد اخلاقی به سوی موضوعات امنیتی و انتخاباتی است؛ موضوعاتی که از قضا نقاط قوت و شعار‌های اصلی کارزار انتخاباتی او به شمار می‌روند.

اما سوال اینجاست که چرا ترامپ، که خود سابقه آشنایی با اپستین و حضور در محافل او را دارد، این‌گونه با بی‌تفاوتی از کنار پرونده‌ای می‌گذرد که هزاران کودک بی‌گناه قربانی آن شده‌اند؟ آیا این صرفاً یک تاکتیک انتخاباتی است برای پرهیز از درگیر شدن در باتلاقی که ممکن است دامن خود او را نیز بگیرد؟ یا اینکه این رویکرد، بازتاب‌دهنده نگاهی ریشه‌دارتر در میان طبقه حاکم آمریکا است که برخی پرونده‌ها را، به دلیل عمق فساد و دست داشتن افراد قدرتمند، «غیرقابل پیگیری» می‌دانند؟ رویکرد ترامپ، بیش از آنکه به دنبال عدالت باشد، به نظر می‌رسد در پی حفظ منافع یک سیستم و ائتلاف‌های پنهان آن است. با این حال، او با این موضع‌گیری، ناخواسته سوختی بر آتش بی‌اعتمادی مردم به سیستم قضایی و سیاسی کشورش می‌ریزد و این سوال را در اذهان عمومی تقویت می‌کند که آیا برخی افراد، در آمریکا، فراتر از قانون هستند؟

ماسک: طغیان یا مبارزه‌ای برای شفافیت؟

در سوی دیگر این جدال، ایلان ماسک قرار دارد. او که همواره با اظهارات و رفتار‌های غیرمتعارف خود خبرساز است، این بار با واکنشی تند و صریح به پرونده اپستین، خود را در جبهه مقابل ترامپ قرار داد. پیام ماسک در شبکه اجتماعی “ایکس” (توییتر سابق) نه تنها جنبه انتقادی داشت، بلکه حاوی یک درخواست صریح برای شفافیت و عدالت بود: «این واقعاً موضوعی بسیار جدی است. ما در چه نوع سیستمی زندگی می‌کنیم که هزاران کودک مورد آزار قرار گرفتند و دولت ویدیو‌هایی از آزارگران دارد، اما حتی یکی از آنها هم بازداشت یا محاکمه نشده‌اند؟!»

این سخنان ماسک، که در فضای مجازی موجی از حمایت را برانگیخت، چندین نکته مهم را آشکار می‌کند. اولاً، او به صراحت به وجود شواهد و مدارک دولتی (ویدئوها) اشاره می‌کند که تاکنون برای پیگرد قانونی استفاده نشده‌اند. این ادعا، اگر صحت داشته باشد، نه تنها نشان‌دهنده تبانی احتمالی در سطوح بالای دولتی است، بلکه ضربه‌ای مهلک به اعتبار سیستم قضایی آمریکا وارد می‌کند. ثانیاً، ماسک با زیر سوال بردن «نوع سیستمی» که در آن زندگی می‌کنیم، به ریشه‌های فساد و نفوذ قدرتمندان در تاروپود جامعه آمریکا می‌پردازد. این یک انتقاد صرف نیست، بلکه طغیانی است علیه بی‌عدالتی سیستمی که به نظر می‌رسد، منافع اقلیت قدرتمند را بر حقوق اکثریت، به ویژه قربانیان آسیب‌پذیر، ترجیح می‌دهد.

آیا ایلان ماسک واقعاً دغدغه عدالت را دارد یا این نیز بخشی از بازی‌های رسانه‌ای و تلاش برای جلب افکار عمومی است؟ پاسخ به این سوال دشوار است. ماسک، با تمام پیچیدگی‌های شخصیتی‌اش، نشان داده که از به چالش کشیدن هنجار‌ها و حتی نهاد‌های قدرت ابایی ندارد. اما فارغ از انگیزه‌های شخصی او، واکنش تندش توانست پرونده اپستین را از حاشیه به متن بیاورد و بار دیگر این سوال را در ذهن میلیون‌ها نفر حک کند: چرا با وجود مدارک و شواهد متعدد، اسامی قدرتمندان و افراد بانفوذ مرتبط با اپستین هنوز منتشر نشده یا تحت پیگرد قرار نگرفته‌اند؟

سیستم در محاصره بی‌اعتمادی: وقتی عدالت به سراب بدل می‌شود

جدال ترامپ و ماسک بر سر پرونده اپستین، تنها یک نزاع رسانه‌ای نیست؛ بلکه نمادی از یک بحران عمیق‌تر در جامعه آمریکاست. این بحران، ریشه در بی‌اعتمادی فزاینده مردم به نهاد‌های دولتی، سیستم قضایی و طبقه حاکم دارد. پرونده اپستین، با ابعاد هولناک آزار کودکان و ارتباطات پنهانی با افراد بسیار قدرتمند (از جمله سیاستمداران، میلیاردر‌ها و حتی اعضای خانواده‌های سلطنتی)، به یک کاتالیزور برای این بی‌اعتمادی تبدیل شده است. این پرونده، مانند یک آینه، زوایای پنهان فساد و نفوذ را در سیستمی به ظاهر دموکراتیک بازتاب می‌دهد.

وقتی سخنان ترامپ، که از داخل سیستم برخاسته، پرونده‌ای با این ابعاد فاجعه‌بار را «سیاسی» می‌خواند و خواستار نادیده‌گرفتن آن می‌شود، و در مقابل، ایلان ماسک از بیرون سیستم، با عصبانیت و یأس از نبود عدالت سخن می‌گوید، تصویری از دوگانگی و تناقض در قلب آمریکایی‌ها شکل می‌گیرد. این وضعیت، حس ناامیدی و بی‌قدرتی را در میان شهروندان تقویت می‌کند، زیرا به نظر می‌رسد که نه تنها سیستم قادر به مقابله با فساد‌های عمیق نیست، بلکه حتی تمایلی به آن ندارد.

این تنش‌ها، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، بیش از پیش به فضای دو قطبی و ملتهب آمریکا دامن می‌زند. هر یک از این دو چهره، با روایت‌های متفاوتی از حقیقت و عدالت، سعی در جلب حمایت عمومی دارند. اما واقعیت این است که این پرونده فراتر از دعوا‌های سیاسی و شخصی است. این پرونده، امتحان بزرگی برای سیستم قضایی آمریکاست تا نشان دهد آیا واقعاً “هیچ‌کس فراتر از قانون نیست” یا اینکه این صرفاً یک شعار توخالی است.

زنگ خطر برای دموکراسی آمریکایی

پرونده اپستین، با تمام زشتی‌ها و ابهاماتش، به یک زخم عمیق بر پیکر دموکراسی آمریکایی تبدیل شده است. جدال میان ترامپ و ماسک، نمادی از شکاف‌های درونی و بی‌اعتمادی عمومی به سیستم است. اگر عدالت در چنین پرونده‌ای، که مستندات و شهود فراوان دارد و قربانیان آن کودکان بی‌دفاع هستند، به تعویق بیفتد یا به فراموشی سپرده شود، چه امیدی به پیگیری دیگر اشکال فساد و بی‌عدالتی می‌توان داشت؟

این وضعیت، زنگ خطری جدی برای اعتبار و مشروعیت نهاد‌های آمریکایی است. در یک دموکراسی، اعتماد مردم به سیستم قضایی و حاکمیت قانون، ستون فقرات پایداری اجتماعی است. وقتی این ستون تضعیف شود، تمامی ارکان جامعه دچار لرزش می‌شوند. پرونده اپستین، بیش از آنکه فقط یک رسوایی جنسی باشد، به نمادی از فساد ریشه‌دار و نفوذ قدرت‌های پنهان در آمریکا تبدیل شده است. سوال اینجاست: آیا آمریکا قادر خواهد بود این زخم را التیام بخشد و اعتماد از دست رفته را بازیابد، یا اینکه سراب عدالت، این بار نیز بر واقعیت تلخ فساد و قدرت چشم‌پوشی خواهد کرد؟ پاسخ این سوال، نه تنها سرنوشت قربانیان اپستین، بلکه آینده دموکراسی در آمریکا را نیز رقم خواهد زد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا