اخبار بین الملل

منافع اسرائیل با منافع آمریکا و ایران متناقض است / ادامه جنگ با ایران مخاطرات زیادی در بر دارد / ترامپ باید صلح‌طلبی‌اش را ثابت کند

خبرگزاری خبرآنلاین

به گزارش خبرآنلاین، الکساندر لنگلوییس، تحلیل‌گر مسائل دفاعی و خاورمیانه در مقاله‌ای که در نشریه نشنال اینترست منتشر کرده‌است می‌نویسد که ترامپ اگر می‌خواهد ادعای خود مبنی بر صلح‌ساز بودن ثابت کند، باید به جای ادامه جنگ به سمت یک توافق مذاکره شده حرکت کند.

در ادامه ترجمه مقاله الکساندر لنگلوییس را مطالعه می‌کنید.

در منطقه‌ای که به رویدادهای پیش‌بینی‌ناپذیر مشهور است، احتمال از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا، فصل جدیدی از مواجهه میان این دو کشور را در منطقه رقم می‌زند.

کمی بیش از دو هفته پیش بود که این دو کشور ضربات بی‌سابقه‌ای در چارچوب جنگ وسیع‌تر اسرائیل و ایران به یکدیگر وارد کردند؛ جنگی که هزاران کشته و مجروح بر جا گذاشت.

حالا سوال اصلی که پدید می‌آید این است که آیا واقعا مقام‌ها در تهران و واشنگتن خواهان یک توافق هستند؟ و آیا می‌توانند به چنین توافقی دست پیدا کنند؟

هر کسی خوش‌بین باشد یا بدبین باشد، دلایل قابل دفاعی می‌تواند ارائه دهد، چرا که گزینه‌های ممکن بسیار گسترده هستند.

تقویت تندروها

همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، جنگ ۱۲ روزه در اسرائیل، ایران و آمریکا تندروها را تقویت کرد.  حتی به رغم دعوت آمریکا برای دور جدیدی از مذاکرات، ایران همچنان بدبین است.  اسرائیل خواستار استمرار جنگ و تغییر نظام است.

ساختار فرضی بازدارندگی که وضعیت منطقه را تا پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حفظ کرده‌بود، اکنون از بین رفته‌است و به تبع آن تمامی قواعد درگیری که وجود داشت متحول شده‌اند.  به همین دلیل مخاطره سوءمحاسبه افزایش پیدا کرده‌است.

تصمیم ایران به تعلیق همکاری‌ها با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یک تصمیم اساسی بود.   این تصمیم یک پیام برای جهان بود که ایران برای ترک کامل پیمان عدم اشاعه (NPT) آماده می‌شود.  از دیدگاه ایران، به رغم همکاری‌هایی که تاکنون در حوزه عدم اشاعه هسته‌ای داده‌، باعث نشده‌است که امتیازاتی را که دیگر کشورهای مستقل دریافت کرده‌اند، به دست بیاورد.

البته این دیدگاه کمکی به تهران نکرد، چرا که رهبران اروپایی تهدیدهای خودشان را به فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک و بازگرداندن قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت تشدید کردند.  نتانیاهو هم این تصمیم تهران را نشان دیگری از رفتارهای بدون انعطاف تهران معرفی کرد و در نتیجه به فشار بر دونالد ترامپ برای حمله به ایران اضافه کرد.

تمایل ترامپ به توافق

اما بر اساس گزارش‌ها ترامپ ترجیح می‌دهد که به یک توافق برسد.  هر چند اسرائیل و آمریکا ادعا می‌کنند که کاملا با هم هماهنگ هستند، رهبران دو طرف نتایج متفاوتی را در نظر دارند.  ترامپ استفاده از زور را ابزاری برای معامله‌گری قهری می‌دانست.  مقام‌های ارشد آمریکا در جبهه خویشتن‌داران مخالف جنگ، ادامه نبرد با ایران را پرمخاطره و بی‌نتیجه می‌دانند.

البته معنایش این نیست که امکان ندارد دیگر از زور استفاده شود.  دولت آمریکا می‌خواهد که فشار بر دولت ایران حفظ شود و هر چند قصد دارند که از جنگ گسترده‌تر و برنامه اسرائیل برای تغییر نظام فاصله بگیرند، اما همچنان علاقمند هستند که تهدید معتبر استفاده از زور روی میز باشد.  این بینش عینیت شعار «صلح از طریق اقتدار» است که ترامپ و نتانیاهو در اظهارنظرهای عمومی روی آن تاکید می‌کنند.

در نتیجه شرایط کنونی استمرار وضعیت جاری است البته به اضافه عزم برای استفاده از خشونت و عدم قطعیت در مورد اینکه بازیگران در مقابل کنش‌های یکدیگر چه واکنشی نشان می‌دهند.

ابهام ایران

این پویایی توضیح‌دهنده رویکرد ایران یعنی «ابهام هسته‌ای» است.  جمهوری اسلامی با قطع همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و در عین حال همزمان پیشنهاد از سرگیری همکاری در شرایط مشخص، مسیری را برای رسیدن به یک توافق باز می‌کند.  در عین حال تهران با اجتناب از خروج فوری از NPT راه را برای خود باز می‌گذارد تا در صورت از سرگیری جنگ، بتواند تنش را تشدید کند. 

ترامپ بار دیگر ثابت کرد که توانایی دارد توافق‌ها را بر هم بزند و هر زمان که بخواهد دروغ بگوید و نسخه‌ای تازه از «فرد دیوانه» ارائه دهد که اسرائیل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در حال نمایش آن است.  ورود به مذاکره با چنین طرفی سرشار از مخاطرات است و خیلی سخت است که در طول مذاکرات فرق بین بلوف و تهدید واقعی را تشخیص داد.  تهران قطعا تلاش خواهد کرد که اشتباهات گذشته را تکرار نکند، اما باز هم در موقعیت سختی قرار دارد.  اگر ایران همچنان به رویکرد خویشتن‌دارانه خود ادامه دهد، آنگاه ممکن است حتی تهدید خروج از NPT هم چندان کارساز نباشد.  اما با گذر زمان، به تدریج ممکن است که راهبردی خویشتن‌داری جذابیتش را از دست بدهد.

اما وضعیت برای ایالات متحده هم مطلوب نیست.  ایرانی که گوشه رینگ گرفتار شده‌باشد، کشور خطرناک‌تری است.  

حمله آمریکا و اسرائیل به ایران در ماه ژوئن اتحاد ملی را در ایران تقویت کرد.  بسیاری از ایرانیان حملات خارجی را حمله‌ای به تمامیت ایران تلقی کردند و نه حمله به حکومت روحانیان، به همین دلیل ادامه حملات احتمالا رویکرد نتیجه‌بخشی نخواهد بود.

منافع اسرائیل با منافع ایران و آمریکا متفاوت است

اگر مذاکرات ایران و آمریکا به دلیل اصرار ایران بر حق غنی‌سازی شکست بخورد (که با توجه به پویایی سیاسی داخلی ایران بسیار محتمل است) آنگاه اسرائیل فشار بیشتری برای حملات بیشتر به واشنگتن ارد می‌کند.  با توجه به بی‌میلی ترامپ برای جلوگیری از حمله غافل‌گیرکننده اسرائیل و ترجیح او به اقدام‌های قهری برای رسیدن به توافق، در نتیجه احتمال وقوع نبردهای بیشتر بسیار زیاد است.

این مساله باعث خواهد شد که ایران بیش از پیش برای رسیدن به تسلیحات هسته‌ای تحت فشار قرار بگیرد.  حداقل این است که ایران تهدید خود به خروج از NPT را عملی می‌کند و حملات سنگین‌تری علیه مواضع اسرائیل و آمریکا در منطقه انجام می‌دهند.

غیرمسوولانه است که تصور کنیم حملات ایران مانند گذشته با هماهنگی قبلی انجام خواهد شد و در عین حال غیرمسوولانه است که تصور کنیم حملات آمریکا و اسرائیل می‌توانند رفتار ایران را تغییر دهند.  یک جنگ گسترده‌تر که باعث شود ایران به سمت تسلیحات هسته‌ای برود، یک سیاست با نتایج نامطلوب تلقی می‌شود.

چنین اقداماتی قبلا تجربه شده‌اند و نام «جنگ‌های همیشگی» روی آن گذاشته‌شده‌است.  چنین سیاستی نتیجه‌ای جز تلفات بی‌شمار ایرانی، اسرائیلی و آمریکا نخواهد داشت.  هر چند تضمینی وجود ندارد که استمرار جنگ با شکست مواجه شود، اما مخاطراتی که در نتیجه چنین سیاستی شکل می‌گیرد، باعث می‌شود که هر تلاشی برای استمرار نبرد غیرمنطقی باشد.  تهران و واشنگتن هر دو منافعی در رسیدن به توافق دارند و باید منافع متفاوت اسرائیل برای خشونت بیشتر را نادیده بگیرند.

در نهایت، بهترین راه برای ایران بدون تسلیحات هسته‌ای، یک توافق مذاکره شده است.  اکنون فرمان دست ترامپ است و می‌تواند تبارنامه صلحی را که از آن دم می‌زند، نشان دهد.  در حال حاضر این تبارنامه هنوز تایید نشده‌است.

۴۲/۴۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا