۵ درس بزرگ عاشورا؛ میوه تلخ بیتوجهی به ارزشها
جامعهای که حرمت ارزشهای الهی را خدشهدار کند، طبیعتاً بیدفاع در برابر فتنهها میماند و مزرعه ظلم در آن سبز میشود. در چنین فضایی، خوبیها به حاشیه میرود و باطل جای حق را میگیرد؛ افراد شایسته منزوی، و فرصتطلبان بر مقدرات مردم مسلط میشوند.

خبرگزاری تسنیم، سعید شیری: واقعه عاشورا نقطه عطفی در تاریخ اسلام و حیات معنوی مسلمانان است؛ رخداد تلخی که نهتنها بهخاطر مظلومیت امام حسین علیهالسلام و یاران وفادارش در حافظه تاریخ باقی مانده، بلکه بهدلیل ژرفای عبرتها و آموزههایش تا ابد راهنمای حقطلبان و آزادیخواهان باقی خواهد ماند. عاشورا، صحنهای فراتر از نزاع قدرت است؛ جریانی است که در آن، ارزشها و ضد ارزشها، با وضوح و شفافیتی بینظیر به نمایش گذاشته شدهاند.
شناخت ریشهها و پیامدهای اجتماعی حادثه کربلا همواره راهنمایی برای تحلیل وضعیت امروز ماست. وقتی به دقت زوایای ماجرای امام حسین علیهالسلام را واکاوی میکنیم، به محورهایی اساسی برمیخوریم که عامل اصلی انحراف جامعه و زمینهساز فاجعه عاشورا بودند؛ مسائلی همچون مال حرام، اشرافیت، و آقازادگی که اگر بهدرستی تبیین شوند، راه هدایت نسل امروز را روشنتر و ما را در برابر تکرار سرگذشت تلخ کربلا هوشیار میکنند.
1. مال حرام و تأثیر آن در جامعه
یکی از مهمترین درسهای ماجرای عاشورا، هشدار نسبت به مال حرام است. منابع تاریخی به وضوح نشان میدهند که بسیاری از یاران یزید و لشکر کوفه، به واسطه لقمههای حرام و وابستگی مالی به حکومت، در مسیر باطل قدم گذاشتند و حقیقت را نادیده گرفتند. مال حرام میتواند قلب انسان را سیاه و او را از شنیدن ندای حق محروم کند و معیاری برای سعادت و شقاوت انسان تلقی شود؛ از این جهت امام حسین علیهالسلام وقتی با هلهلهی دشمنان در بین خطبههای خویش مواجه شدند، فرمودند شکمهای شما از حرام پر شده که اینگونه رفتار میکنید.
2. اشرافیت و فاصله طبقاتی
گرایش به اشرافیت، تجملگرایی و ایجاد فاصله بین مردم و مسئولان، از عوامل مهم انحراف جامعه اسلامی پیش از عاشورا بود. دستگاه اموی با ترویج فرهنگ اشرافیگری و جدایی میان طبقات، ارزشهای توحیدی و عدالتخواهانه اسلام را زیر سؤال برد و زمینه طغیان و فساد را فراهم آورد. امام حسین علیهالسلام با قیام خود، به مبارزه با همین روحیه پرداخت.
3. تبعات آقازادگی و ویژهخواری
پدیده آقازادگی یا همان ویژهخواری خاندان و وابستگان به قدرت، در ماجرای عاشورا کاملاً مشهود بود. بنیامیه با دادن منصب و امتیازهای بیحساب به فرزندان و نزدیکان خود، فضای سوءاستفاده و تبعیض را به اوج رساندند. این رویکرد، جامعه را به فساد و نابودی کشاند و ارزشهای شایستهسالاری را نابود کرد.
4. خطر تحریف دین و حقانیت
از دیگر عوامل انحراف، تحریف دین و سوءاستفاده از مقدسات بود. دستگاه حاکم با قلب و تحریف مفاهیم دینی، حق را باطل و باطل را حق جلوه میداد تا مردم را فریب دهد و قیام امام حسین علیهالسلام را بیاهمیت نشان دهد. مهمترین عامل تحریف دین از همان سقیفه رقم خورد و زمینهی سقوط جامعه اسلامی به عمق ارزشهای انسانی را فراهم کرد. سیرهی نبوی دستخوش تحریف و تغییر واقع شد و اهل بیت پیامبر که در غدیر به عنوان راهنمایان امت معرفی شدند، به واسطهی تبلیغات منفی حاکمان جور همچون معاویه به انزوا کشیده شدند. آگاهی از دام تحریف و مراقبت از دین اصیل، همواره نیاز جامعه است.
5. تضعیف جایگاه عترت و اهلبیت
یکی از تلخترین زمینههای واقعهی عاشورا، تلاش نظاممند برای تضعیف جایگاه اهلبیت علیهمالسلام بود. عدهای پس از سقیفه با سیاست منع کتابت حدیث و جلوگیری از نقل و ترویج فضائل امیرالمؤمنین علیهالسلام، تلاش کردند مردم را از حقیقت و فضایل خاندان پیامبر دور نگه دارند. این سیاست به مرور شدت گرفت و کار به جایی رسید که در زمان معاویه معلون، سبّ و لعن علنی امیرالمؤمنین علیهالسلام بر منابر رسمی تبدیل به یک رویه حکومتی شد؛ اقدامی که هدف آن تحریف افکار عمومی و تخریب چهره اهلبیت در ذهن جامعه اسلامی بود. این جریان انحرافی، نهتنها باعث فاصله گرفتن مردم از آموزههای اصیل اسلام شد، بلکه بسترساز فجایعی چون کربلا و مظلومیت امام حسین علیهالسلام شد.
نتیجه غلبه این آسیبها، فراهمشدن میدان برای وسوسههای شیاطین، چه شیاطین جن و چه انس است. جامعهای که حرمت ارزشهای الهی را خدشهدار کند، بیدفاع در برابر حجم هجمهها و فتنهها قرار میگیرد و مزرعه ظلم و ظلمت در آن سبز میشود. در چنین فضایی، خیر و فضیلت به حاشیه میرود و باطل جای حق را میگیرد؛ افراد شایسته منزوی میشوند و فرصتطلبان و اهل ریا بر مقدرات مردم مسلط میشوند. عموم جامعه، گرفتار سردرگمی و بیهویتی شده، امید به اصلاح، جای خود را به بیتفاوتی و حتی همراهی با باطل میدهد. تنها راه جلوگیری از این سرنوشت تلخ، هوشیاری جمعی نسبت به ریشههای انحراف و بازگشت به اصول روشن دین و آموزههای اهلبیت علیهمالسلام است تا جامعه بتواند خود را از سلطه شیاطین و فتنهها رهایی بخشد.
انتهایپیام/