اخبار فرهنگی و هنری

برای این فیلم کتک خوردم

خبرگزاری باشگاه خبرنگاران

۱۱:۴۳ – ۱۹ تير ۱۴۰۴

باشگاه خبرنگاران جوان – چهارشنبه ۱۸ تیر ماه فیلم سینمایی دلشکسته پس از ۱۸ سال، مجددا در سالن سینما فردوس موزه سینمای ایران نمایش داده شد که به دلیل استقبال زیاد مخاطبان در دو سالن نمایش این فیلم انجام شد.

احساس پیری می‌کنم

کارگردان فیلم دلشکسته، پس از نمایش فیلم خود در صحبت های کوتاه و پرسش و پاسخی در حضور مخاطبان این اثر سینمایی،گفت:هم من و هم مسئولان، همیشه در برابر مردم کم می‌آوریم. در گذشته، زمانی که این فیلم را ساختم، جوان‌ترین کارگردان سینما بودم؛ اکنون سال‌ها گذشته و احساس پیری می‌کنم. اما سپاسگزارم از اینکه پس از۱۸ سال، ‌دوباره با حضور خود ثابت کردید این فیلم را دوست داشتید.

او افزود: من به عمر زیادی نیاز ندارم؛ فقط به‌ همان اندازه که بتوانم یک فیلم دیگر بسازم و آن را در کنار شما تماشا کنم. از دوستانم نیز تقاضا دارم بزرگواری کرده و برخی موانع را از سر راه ما بردارند.

کاش توقیف کنندگان فیلم الان حضور داشتند

این کارگردان سینما در ادامه گفت: پیش از آغاز بحث، یاد می‌کنم از دو چهره‌ بزرگ این فیلم که امروز در میان ما نیستند، خسرو شکیبایی و مسعود بهنام؛ که سینمای ایران مدیون این دو هنرمند بزرگ است.

رویین‌تن با اشاره به باورهای شخصی خود گفت: من همیشه دلم می‌خواست زلف‌هایم را به زلف‌های ماندگار گره بزنم. تاکنون نشده کسی به اهل بیت توسل کند و دست خالی بازگردد.

او با انتقاد از توقیف فیلم گفت: دلم می‌خواهد آن آقایانی که این فیلم را دو سال توقیف کردند، الان حضور داشتند و می‌دیدند که مردم پس از سالها چه استقبالی از این فیلم کردند . این فیلم حاصل عشق است؛ ماحصل دل‌های کسانی است که نه با پول و نه با قرارداد، بلکه با قلب خود وارد آن شدند.

بزرگان پشت دوربین

رویین‌تن با اشاره به گروه سازنده فیلم گفت: همان طور که بازیگران بزرگی در این فیلم حضور داشتند، در پشت صحنه هم افتخار همکاری با چهره‌های برجسته‌ای از جمله محسن شاه‌ابراهیمی، عبدالله اسکندری، مسعود بهنام، نظام کیایی،ابراهیم حقیقی و حسین زندباف را داشتم.

راز تسبیح شهاب حسینی

وی درباره یکی از جزئیات مهم فیلم گفت: برای صحنه‌ی تسبیح دست شهاب حسینی، آقای شاه‌ابراهیمی نزدیک به ۱۰۰ تسبیح برایم آورد، اما هیچ‌کدام مناسب نبودند. تا اینکه یک روز خسرو شکیبایی از من پرسید: «علی، تسبیح آمد؟» و بعد که متوجه شد تسبیح انتخاب نشده گفت:«تسبیح این فیلم با من است. یک تسبیح دارم که برای پدرم است.» خسرو شکیبایی تسبیح شاه‌مقصودِ پدرش را آورد و همان تسبیح در فیلم استفاده شد.

این فیلم نذر من بود

وی با اشاره به سکانس پایانی فیلم گفت: برای فینال فیلم به دنبال پارچه خاصی بودیم، اما هیچ طرحی مورد تأیید قرار نگرفت. تا اینکه به واسطه لطف یک دوست عزیز پارچه‌ای از حرم امام حسین (ع) برای سه روز به ما امانت داده شد.

روئین تن افزود: این فیلم نذر من بود. هیچ‌گاه ریالی بابت آن دریافت نکردم و ۳۰ درصد از مالکیت آن متعلق به من است.

وی گفت: سینما بر نور استوار است، و برای من این نور با نماز و دین گره خورده است.

منبع: موزه سینما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا