اخبار فرهنگی و هنری

غیبت زنان شاخص؛ زنگ خطری برای آینده سینمای ایران

خبرگزاری خبرآنلاین

 هم‌زمان نیز بسیاری از بازیگران زن که از نظر قانونی و حرفه‌ای مشکلی برای فعالیت ندارند، خودشان انتخاب کرده‌اند که کمتر در سینما حضور داشته باشند. یعنی نوعی کم‌کاری خودخواسته را انتخاب کرده‌اند که به دلایل قابل توجه برای مردم صورت گرفته است. برخی از زنان بازیگر نیز به مجبور به ترک ایران شده‌اند و به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند تا فرصت‌های تازه و آزادی عمل بیشتری در فعالیت هنری پیدا کنند.

این وضعیت در مورد مردان سینما نیز دیده می‌شود، اما فشارها و محدودیت‌ها بر زنان به مراتب بیشتر است. به ویژه مسائل مربوط به حجاب و چارچوب‌های اجتماعی باعث شده بسیاری از چهره‌های مطرح زن سینما را یا بسیار کمتر و یا تقریباً هرگز روی پرده نقره‌ای نبینیم. این غیبت متاسفانه جای خالی تجربه و استعداد را در آثار سینمایی پررنگ می‌کند. همچنین حس فقدان و انتظار مخاطب را هم افزایش می‌دهد. چون تماشاگران به حضور و نقش‌آفرینی‌های خاطره‌انگیز این بازیگران عادت کرده‌اند و نبودشان خلأی ملموس ایجاد کرده است.

داستان‌های مهاجرت، دوری از سینما و انتخاب کم‌کاری خودخواسته نشان می‌دهد که فشارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چگونه مسیر حرفه‌ای زنان سینما را تحت تأثیر قرار داده و چگونه بخشی از سرمایه‌های هنری و خلاقیت‌های ناب کشورمان از چرخه تولید خارج شده‌اند و بعضا به کشورهای دیگر رفته‌اند. پر واضح است که سینمای ایران بدون حضور زنان تأثیرگذار، بخش مهمی از جذابیت، تنوع و قدرت روایت خود را از دست داده است.

به این اسامی نگاه کنیم. فاطمه معتمد آریا، باران کوثری، مینا لاکانی، هدیه تهرانی، نیکی کریمی، هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، افسانه بایگان، ویشکا آسایش، کتایون ریاحی، پانته‌آ بهرام، شبنم فرشادجو، هنگامه قاضیانی، پگاه آهنگرانی، مریم بوبانی، گلاب آدینه، شقایق دهقان، آبان عسکری، سهیلا گلستانی، چکامه چمن‌ماه،سحر قریشی و دیگر زنان هنرمند و شجاع ایرانی… با وجود محبوبیت فراوان و دستاوردهای حرفه‌ای از عرصه سینما محروم شده‌اند.

بیخ گوش ما کشورهایی مثل عربستان، ترکیه و امارات و به عبارت بهتر و دقیق‌تر همه جهان با سرمایه‌گذاری گسترده و هوشمندانه در صنعت سینما، تلاش می‌کنند تاریخ، فرهنگ و هنر خود را به بهترین شکل به جهانیان معرفی می‌کنند و به دنبال این هستند که با تولید آثار تازه، خلاقانه و تأثیرگذار جایگاه خود را در عرصه جهانی تثبیت کنند. ولی ما به سادگی و بی‌توجهی، بهترین استعدادهای خودمان را از دست می‌دهیم. بسیاری از هنرمندان‌مان که سال‌های طولانی با تلاش، خلاقیت و تعهدشان، آثار ماندگار و الهام‌بخش خلق کرده‌اند، اکنون از فعالیت محروم شده‌اند یا خودشان از حضور در سینما فاصله گرفته‌اند. این روند وضعیتی وخیم برای سینمای ایران به وجود می‌آورد. سینمایی که توانایی رقابت با آثار بین‌المللی را از دست می‌دهد و ظرفیت جذب مخاطب جهانی و حتی داخلی‌اش به شدت کاهش می‌یابد.

سینما، تئاتر، هنر و فرهنگ ما بیش از هر زمان دیگری به سرمایه‌های انسانی خودش نیاز دارد. این زنان با جسارت و شجاعت خودشان نشان داده‌اند که هنر می‌تواند صدای اعتراض، بیان حقیقت و امید به تغییر باشد. بنابراین خاموش کردن این صداها یعنی تحمیل سکوت به بخش مهمی از جامعه.

اما هنوز فرصت اندکی باقی است. می‌توان با دلجویی از هنرمندان، شرایط بازگشت و دیده شدن‌شان را فراهم کرد. حضور دوباره آنها بر پرده نقره‌ای می‌تواند شعله‌ای از انگیزه، خلاقیت و امید در دل جامعه روشن کند. در شرایط حساس کنونی که ناامیدی و بی‌اعتمادی گسترده بر جامعه سایه افکنده، بازگشت اهالی سینما به‌خصوص زنان هنرمند یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی است. مدیران فرهنگی و تصمیم‌گیرندگان باید با عقلانیت و تدبیر زمینه حضور همه کسانی که از سینما دور شده‌اند فراهم کنند. این اقدام می‌تواند اعتماد عمومی را بازسازی کند، امید را احیا کرده و سرمایه‌های انسانی و خلاق کشور را برای آینده‌ای روشن، پایدار و خلاقانه حفظ کند.

5959

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا