ادبیات میتواند وطنپرستی را به کودکان بیاموزد؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابطعمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نخستین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «ایرانِ ادبیات» با عنوان «سرزمین در نقشه ادبیات کودک و نوجوان» با حضور جعفر ابراهیمی، اسدالله شعبانی و محبوبه اسپیدکار و دبیری نگین صدریزاده در سرای اهل قلم برگزار شد.
عدالت؛ پیام محوری تشیع برای کودکان
اسدالله شعبانی در ابتدای این نشست با اشاره به خاطراتی از دوران کودکی و جبهههای جنگ ایران و عراق گفت: «پیشتر کتابی منتشر کردیم که شامل مجموعه آثار بچهها درباره جنگ بود. آنها دیدگاههای خود را در قالب خاطرات نوشتند و به لبخندهایی اشاره کردند که زیر آوار مدفون شده بود. در آن نوشتهها به روایتهایی تلخ و شیرین از جنگ پرداخته شده بود.»
او ادامه داد: «وظیفه من بهعنوان نویسنده کودک و نوجوان، دفاع از سرزمین کودکان و نوجوانان است. در واقع نفس وجود کودک، در هر نقطه از جهان، این وظیفه را بر دوش ما میگذارد. به همین دلیل، سرزمینی که ما انتخاب میکنیم، سرزمین صلح و دوستی است.»
این نویسنده درباره بازگو کردن مفهوم وطن در شعر و ادبیات کودک گفت: «برای کودکان، که ذهنیتی از وطن ندارند، وطن همان آغوش مادر است. شاعران میتوانند از این تصویر برای نشان دادن مفهوم وطن بهره بگیرند. جایی که عشق، دلبستگی و امنیت روانی وجود دارد، برای کودک وطن است. لازم است مفهوم وطن را به کودکان و نوجوانان توضیح دهیم و هویت فرهنگی، تاریخی و اجتماعی را به آنها یادآوری کنیم تا از گزند بدیها در امان بمانند. کودکان باید از همان آغاز، دلبستگی به میهن را درک کنند؛ نکتهای که متاسفانه گاه از آن غفلت شده است.»
شعبانی تأکید کرد: «شاهنامه، وطن و مفهوم عشق را باید به کودکان آموزش دهیم تا در برابر آسیبهای اجتماعی واکسینه شوند. برخی از هنجارشکنیهای اجتماعی ناشی از ناآگاهی و فقدان آموزش است. پرچمی که کودکان ایرانی به آن باور دارند، پرچمی است از همه اقوام ایران. ما باید گوناگونی را بپذیریم، دموکراسی را محترم بشماریم و از تبعیض و تجاوز به حقوق دیگران پرهیز کنیم. این مفاهیم خاص باید به کودک و نوجوان آموزش داده شود.»
او با بیان اینکه نگاه من به وطن این است که همه ایران سرای من است، افزود: «صلح، دوستی و دوست داشتن کشور، از موضوعات مهمی هستند که باید آنها را به اشکال مختلف به کودکان و نوجوانان آموزش دهیم و بهصورت مستمر تبلیغ کنیم. اینگونه، سنگری خواهیم ساخت که هیچ بیگانهای در آن احساس نکند میتواند بچهها و مردم ایران را از یکدیگر جدا کند.»
این شاعر با اشاره به تفاوت عشق و ابتذال اضافه کرد: «اگر چیزی به شکل مبتذل در جامعه نمود پیدا میکند، بهدلیل نبود آموزش و آگاهی است. هیچ قانونی ازلی و ابدی نیست. اگر تجربه زندگی نشان دهد قانونی اشتباه است و مانع عمل میشود، باید به آن اعتراض کرد تا اصلاح شود. جامعه یک موجود زنده است و جریان اجتماعی، بر اساس کنشها و واکنشها شکل میگیرد. اگر در فرهنگ جامعه، حقوق برابر رعایت شود، امنیت شکل میگیرد و آن جامعه بدل به وطنی برای همگان میشود.»
اسدالله شعبانی در پایان سخنان خود با تأکید بر اینکه مهمترین پیام تشیع، عدالت است، گفت: «ما باید نمادهای ملی، دینی و میهنی بسازیم و بازآفرینی کنیم که در زندگی بچهها نقش مثبت ایفا کنند. اگر خود ما الگوی خوبی نباشیم، حتی بازآفرینی فردوسی هم نمیتواند اثربخش باشد. باید حقوق برابر برای همه کودکان جهان را آموزش دهیم؛ جامعهای رشد میکند که عشق، راستگویی و عدالت در آن جدی گرفته شده و به کودکان آموخته شود.»
ادبیات کهن؛ منبع الهام شعر کودک امروز
در ادامه این نشست جعفر ابراهیمی در پاسخ به این پرسش که «چگونه میتوان مفهوم سرزمین را فراتر از کلیشهها در ادبیات بیان کرد؟» گفت: «این سؤال در ظاهر ساده است اما در باطن بسیار پیچیده. بعد از انقلاب، وقتی فعالیت در حوزه ادبیات کودک و نوجوان را آغاز کردیم، استادی نداشتیم و در حال آزمون و خطا بودیم. آن زمان نگاه خاصی به وطن و سرزمین وجود داشت و همان نگاه را به کودکان منتقل میکردیم. اما حالا، بعد از گذشت نیم قرن، نگرشها تغییر کرده است.»
او افزود: «به نظر من، بچهها در کودکی، در همه دورانها و کشورها، مشابهاند. احساسات و عواطف آنها یکسان است. اما وطن و سرزمین از خانه آغاز میشود، سپس به کوچه و شهر گسترش مییابد و در نهایت به مفاهیم وسیعتری چون «ایران» دست میرسد. وقتی ما عشق به خانه و خانواده را در شعر بیان میکنیم، در واقع بذر عشق به وطن را میکاریم؛ حسی نوستالژیک که در ذهن کودک باقی میماند و در بزرگسالی گسترش مییابد. این حس ایستادن بر زمینی که آسمانش متعلق به وطن خود است، حسی سرشار از افتخار است.»
این نویسنده ادبیات کودک اضافه کرد: «سرزمین مفهومی کلی است. در هر نقطهای از ایران که زندگی کنیم، میدانیم وطن ماست. برای کودکان و نوجوانان باید این مفهوم را به زبانی سادهتر بیان کرد. همانطور که در اشعار، وطن را به مادر تشبیه میکنیم.»
او در ادامه درباره بازتعریف وطن از دریچه ادبیات کهن گفت: «یکی از مهمترین افتخارات هر کشور، سرمایههای ادبی آن است. وقتی میگوییم داستایوفسکی، یاد روسیه میافتیم. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست؛ بهویژه که مهد ادبیات و تمدن است. وقتی در کشورهای دیگر از ایران یاد میشود، حافظ و سعدی در ذهن مخاطبان تداعی میشوند. به همین دلیل، ادبیات کهن در معرفی وطندوستی به کودکان نقشی کلیدی دارد.»
جعفر ابراهیمی در پایان سخنان خود گفت: «هم باید شاعران و نویسندگان بزرگ گذشته را به کودکان معرفی کنیم و هم از آنها الهام بگیریم تا ادبیات خوب و نوینی برای نسل امروز خلق کنیم. این فرایند باید مرحلهمند و متناسب با سن کودک باشد. مطالعه گلستان، تاریخ بیهقی و دیگر آثار کلاسیک برای کسانی که میخواهند بنویسند، بسیار مؤثر است. از همینرو، باید از کودکی با آنها آشنا شوند.»
تعلق و امنیت؛ مفاهیمی بنیادین در شکلگیری مفهوم وطن
محبوبه اسپیدکار نیز در این نشست درباره درک بچهها از مفهوم وطن تاکید کرد: «در روانشناسی، ایدههایی در خودکاوی و روانکاوی مطرح است که مفید یا نامفید بودن آنها در طول تاریخ بررسی شده است. مفهوم وطن از منظر روانشناسی، از بدو تولد تا دو سالگی با آغوش مادر تعریف میشود. تفاوت وطن با دیگر مکانها در همین دو حس بنیادی نهفته است: امنیت و تعلق.»
او افزود: «از دو تا هفتسالگی، کودک درمییابد که مکانهایی جز آغوش مادر، مانند خانه، نیز میتوانند امن باشند. مطالعات نشان میدهد کسانی که در بزرگسالی رابطهای خوب با وطن ندارند، در کودکی، تجربه دلبستگی عمیق و امن با والدین خود را نداشتهاند.»
این نویسنده به چالشهای امروزین اشاره و اضافه کرد: «جابهجایی مکرر میان شهرها و محلهها که در خانوادههای امروزی بسیار دیده میشود، پیوند کودک با سرزمین را سست میکند. اینجاست که نقش ادبیات و محتوای آموزشی برجسته میشود تا این گسست را جبران کند. اگر هر کودک با کوچه، محله و شهر خود آشنا شود، در آینده، هنگام رسیدن به مرحله تفکر انتزاعی، قادر به درک مفهومی عمیقتر از وطن خواهد بود. این روند تدریجی، در شکلگیری علاقه به میهن، نقش بسیار مهمی دارد.»
او تاکید کرد: «در دوره گذار امروز، پدران و مادران پس از عبور از بحرانها وظیفه دارند تجربههای خود را به فرزندان منتقل کنند. بخشی از وطندوستی این است که بپذیریم نمیخواهیم سختیهایی که بر ما گذشته، برای دیگری تکرار شود.»
او با اشاره به اینکه هر مخالفتی با قانون، الزاماً قهرمانی نیست، مطرح کرد: «برخی شاعران جوان مفاهیم نادرستی را به کودکان منتقل میکنند. در این شرایط، تجربه بزرگان این حوزه باید جدی گرفته شود تا از تکرار تلخیهای گذشته جلوگیری کنیم.»
محبوبه اسپیدکار در پایان گفت: «دادههای حاصل از شبکههای اجتماعی و فضای غیرشناختی جهانی، مفاهیم متفاوتی از وطن را در ذهن کودکان میسازد. اما مبانی نظری و مطالعات روانشناسی بر این باورند که مفهوم وطن باید از درون شکل بگیرد، نه بیرون. پس از رسیدن به کمال، انسان از وطندوستی به مرزهای انسانیت میرسد. عشق به وطن در سطح بالاتر با عشق به انسان گره میخورد. کسی که مفهوم وطن را گسترش میدهد، باید به ارزشهای انسانی احترام بگذارد و این تنها از کسی برمیآید که خودش به این مرحله رسیده باشد.»
۲۴۲۲۴۳