لهجهها آئینه هویت فرهنگی ایران؛ میراثی زنده که باید پاس داشته شود

خبرگزاری مهر، گروه استانها- مرجان سیفالدین: یکی از جنوب ایران، با لهجهای سرشار از زندگی و شور که هر واژهاش چون نسیم گرم خلیج فارس بر جان مینشست. دیگری، بانویی از شمال، با لهجهای نرم و لطیف چون نسیم دشتهای گیلان داشت. جوانی با لهجه کردی، محکم و استوار، چون کوههای سر به فلک کشیده زاگرس، لهجهای که هم پای صدای چکاوکهای آزاد و پیچیده در درهها بود، مظهر هویت و غرور اصیل سرزمینی که به ز ورق زمان چنگ زده است و لهجه ا ش چون سوغاتیهایش شیرین، لهجه گرم یزدی.
این جمع، تصویری تابناک از تنوع بیکران فرهنگی و زبانی ایران به من داد، گنجینهای از رنگها و صداها که همانند فرشی فاخر، هر تار و پود آن ماجرایی ناگفته و داستانی پر احساس را در خود نهفته دارد. هر لهجه چون قصهای از گذر زمان، قصری از فرهنگ و اثری از تاریخ است که باید با مهر و حرمت آنها را در دل نگاه داشت و روایت کرد.
ایران، این بوم گسترده فرهنگها و لهجهها، چون گنجی کهن است، گنجی که زبان و گویشهایش، نغمههای ایران را به دنیا سرودهاند. هر زبان و هر لهجه، مانند نغمهای خاص، پیام و معنا را به شنوندهای که دل به آن میسپارد، میرساند. به همین سبب است که هر انسان با لهجه مادری خود آسانتر میتواند دل را به دلها پیوند دهد و پیام را پر از طعم زندگی و شیرینی ارتباط سازد.
جایگاه و اهمیت لهجه و گویشها در صحبتهای روزانه
لهجه و گویش هر فرد نماد هویت فرهنگی و منطقهای اوست. این ویژگیها به افراد کمک میکند تا به گروههای اجتماعی و فرهنگی خاصی تعلق داشته باشند و احساس تعلق را تجربه کنند.
مریم عطاری، کارشناس روانشناسی، در این باره به خبرنگار مهر گفت: صحبت روزانه با لهجهها و گویشهای مختلف باعث تمایز میان افراد میشود و تفاوتها را در زبانآموزی و زبان گفتاری به خوبی نشان میدهد.
وی افزود: این تفاوتها میتوانند نشانهای از تاریخ، جغرافیا و تجارب اجتماعی غنی افراد باشد، اما برخی افراد ممکن است کمتر به این ارزشمندی توجه کنند.
عطاری با اشاره به اینکه هر گویش حامل تاریخ اجتماعی، سنتها و دانش محلی است، عنوان کرد: با نابودی گویشها، بخش بزرگی از این میراث فرهنگی نیز محو میشود.
وی ادامه داد: اضطراب اجتماعی و ترس از پذیرفته نشدن در موقعیتهای اجتماعی ممکن است باعث شود برخی افراد از لهجه و گویش بومی خود که بسیار اصیل و دارای تاریخچه قوی است، کمتر استفاده کنند.
وی که در مصاحبهاش از تکیه کلام، جمله و عبارتهای رایج قزوینی و کرمانشاهی استفاده میکرد، ادامه داد: استفاده از لهجه و گویش میتواند ارتباط را صمیمیتر و مؤثرتر کند. مثلاً وقتی ما در موقعیتهای غیررسمی با لهجه محلی صحبت میکنیم، حس نزدیکی و اعتماد بیشتری را ایجاد میکنیم.
این کارشناس ارشد روانشناسی با اشاره به تأثیر اعتماد به نفس، جایگاه اجتماعی، فرهنگی و مالی در این موضوع گفت: در محیطهای رسمی، گویشها و لهجهها کمی تعدیل میشوند تا فهم و ارتباط بهتر صورت گیرد، اما بهتر است در محیطهای خانوادگی و دوستانه، لهجه و گویشها حفظ شود.
عطاری تأکید کرد: حفظ لهجه و گویشها باعث همبستگی فرهنگی و افزایش عزت نفس و تفاهم میشود.
وی با اشاره به برخی از دانشمندان ایرانی مقیم خارج از کشور گفت: زمانی که این افراد به محل تولد خود بازمیگردند، همان پوشش و گویش محلی خود را حفظ میکنند. چه بسا بسیاری از آنها اهل مناطق محروم کشور هستند، ولی به آداب و رسوم محل زندگی خود پایبند هستند.
وی تأکید کرد: آنچه بیشترین تأثیر را در حفظ و ارزش گذاری لهجهها دارد، تغییر نگرش و القای حس ارزشمندی به خود افراد است و باید جایگاه افتخارآمیز قومیت خود را در هویت و فرهنگ ملی برجسته کنند.
مجید اسماعیلی، تهیه کننده سینما و تلویزیون، نیز به مهر گفت: لهجهها بخش جداییناپذیر هویت فرهنگی هر منطقه اند و از بین رفتن آنها، حس تعلق و انسجام اجتماعی را کاهش میدهد.
وی با بیان اینکه برخی از هنرمندان، ورزشکاران و دانشمندان را میبینیم که لهجه و اصالت آنها زودتر از نامشان، آنها را معرفی میکند، افزود: رها کردن لهجه و گویش بومی، به معنای گسست فرهنگی و تضعیف هویت منطقهای و خانوادگی است.
اسماعیلی با قبول اینکه در برخی محیطهای اجتماعی گسترده پیش میآید که به رسم احترام به جمع برای مفهوم بودن صحبت گفت و گو با زبان و لهجه رسمی باشد، اما در عین حال تأکید کرد: مهمترین و نخستین راه برای حفظ لهجه و گویش، صحبت کردن روزمره با همان زبان بومی در محیط خانواده است، چون این عادت، انتقال طبیعی زبان به نسل جوان را تسهیل و موجب تقویت هویت زبانی میشود.
این کارشناس رسانه با اشاره به پخش سریالهای تلویزیونی چون «نون خ» با لهجه ساده و روان کردی، «پایتخت» با لهجه مازندرانی، «سنجر خان» با لهجه کردی، «با جناقها» با لهجه آذری، «تعطیلات تابستانی» با لهجه یزدی و «قصههای مجید» با لهجه اصفهانی گفت: رسانه ملی معرفی خوبی در نشان دادن لهجهها داشته است.
اسماعیلی که اصالت اصفهانی دارد، افزود: پخش مستندهای ایرانشناسی و سریالهای تلویزیونی با لهجهها و گویشهای مختلف در سالهای اخیر نقش مؤثری در این زمینه ایفا کرده است و امید است دیگر لهجهها و گویشها هم به زودی پایشان به این رسانه باز شود.
اسماعیلی که در طول سی سال فعالیت خود تهیهکنندگی آثاری چون «دل شکسته» ساخته علی رویینتن، «چراغهای ناتمام» مصطفی سلطانی و «آفریقا» به کارگردانی هومن سیدی را در کارنامه دارد، به رسالت شبکههای استانی اشاره کرد و افزود: لهجهها بخش جدایی ناپذیر هویت فرهنگیاند و نابودی آنها حس تعلق و انسجام اجتماعی و هویت منطقهای و خانوادگی را کاهش میدهد.
برگزاری جشنوارههای قومیتی در محیطهای دانشگاهی
برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای قومی در آموزشگاهها و دانشگاهها از جمله اقداماتی است که به حفظ لهجهها، گویشها و فرهنگهای بومی کمک میکند. نمونه بارز آن، «جشنواره ملی فرهنگ و هنر اقوام ایرانی» است که در دانشگاههای کشور برگزار میشود و هدف آن تقویت انسجام قومی، حفظ میراث فرهنگی مناطق مختلف کشور و ارتقای تعلق روحی به فرهنگ بومی است.
این جشنواره با نمایشگاهها، غرفههای استانی، موسیقی محلی، نمایش آئینی، صنایع دستی، غذاهای محلی و آداب و رسوم اقوام، زمینهای برای آشنایی دانشجویان با فرهنگهای مختلف و لهجههای بومی فراهم میآورد.
ژاله موسوی، کارشناس جامعهشناسی است و مانند دیگر کارشناسان بر این عقیده است که لهجهها و گویشها بازتاب فرهنگ شفاهی بومی و ریشههای تاریخی مردم هر منطقه هستند و حفظ آنها با مشارکت خانوادهها به پایداری و ماندگاری این هویت ملی و محلی یاری میرساند.
وی در گفت و گو با خبرنگار مهر تأکید کرد که همه ما باید به تفاوتها احترام بگذاریم و ادامه داد: از بین رفتن لهجهها منجر به نابودی خرده فرهنگها، کاهش تنوع زبانی و از دست رفتن بخشی از حافظه تاریخی ملتها میشود.
وی افزود: آگاهی و حفظ این گویشها سبب افزایش همبستگی اجتماعی و تقویت حس تعلق به جامعه و کشور است.
این استاد دانشگاه که اهل ایلام است و در محیط غیررسمی با همکاران و دانشجویان و حتی در منزل به همان زبان کردی (گویش رایج فیلی) صحبت میکند، گفت: فرهنگسازی و آموزش احترام به لهجهها و گویشهای محلی، ایجاد محیطهای حمایتی و غیر منتقدانه موجب میشود تا افراد با اعتماد به نفس بتوانند لهجه خود را حفظ کنند.
موسوی که بخاطر همسرش با گویش لری هم آشنایی دارد، برگزاری مستمر نمایشگاههای صنایع دستی، جشنوارهها و رویدادهای بومی در دانشگاهها به مناسبتهای مختلف را مثبت ارزیابی کرد.
وی گفت: این جشنوارهها علاوه بر حفظ لهجههای محلی، موجب تقویت هویت ملی، افزایش روحیه خودباوری و همکاری میان دانشجویان و یا محل کار با اقوام مختلف میشوند.
وی گفت: این رویدادها ضمن معرفی ظرفیتهای فرهنگی و هنری اقوام، با تمرکز بر آموزش، پژوهش و فعالیتهای هنری، محیطی برای حفظ تنوع فرهنگی و لهجهها در دانشگاهها ایجاد میکنند.
مستند سازی آینده لهجهها و گویشها را حفظ میکند
مستندسازی زبانها و گویشها به معنای ثبت علمی، ضبط صوتی و تصویری و گردآوری دادههای زبانی است که امکان مطالعه، حفظ و احیای گویشها را در برابر فشارهای جهانی سازی، زبانهای غالب و تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراهم میکند.
جواد قارایی، مستندساز و مجری برنامه «ایران گرد»، گفت: مستند سازی به حفظ هویت فرهنگی، تقویت حس تعلق اجتماعی و جلوگیری از نابودی زبانها و گویشهای محلی کمک میکند.
وی اظهار داشت: ضبط گفتار و محاوره طبیعی مردم موجب آشنایی بهتر پژوهشگران با ساختار و ویژگیهای زبانها شده و به گسترش دانش زبانشناسی کمک میکند.
وی با بیان اینکه در هر سفر با تنوع بسیار زیاد گویش و لهجهها، انواع غذا، لباس و آواهای محلی و ضربالمثلها و… روبرو میشود، گفت: ثبت و انتشار این اطلاعات، یکپارچگی ملی را تقویت و تفاوتهای فرهنگی را حفظ میکند و این تلاشها برای مقابله با چالشهای ناشی از مدرنیسازی و جهانیسازی زبانها الزامی است.
قارایی به اهمیت خانواده در حفظ زبان مادری اشاره کرد و به نمونههایی از خانوادههای تحصیل کرده که با وجود زندگی در شهرهای بزرگ، زبان مادری و پدری خود را به فرزندانشان منتقل میکنند، اشاره کرد و گفت: این مسئله نشاندهنده باور و تعهد والدین به حفظ میراث فرهنگی زبانی است.
وی معتقد است لهجهها و گویشها بخشی از میراث فرهنگی معنوی ایران هستند و ضرورت دارد مستندسازان توجه ویژهای به تحقیق و ثبت این تنوع زبانی داشته باشند تا میراث فرهنگی کشور حفظ و انتقال یابد.
اطلس گویشها یکی از بهترین راهها برای حفظ گویشها و لهجهها
با توجه به اینکه ایران کشوری چند گویشی و دارای تنوع زبانی بسیار بالاست، مطالعات گویشی باعث شناخته شدن بهتر این گنجینه ارزشمند و اهمیت برنامهریزی و سیاستگذاری زبان شدهاند.
فهیمه نقاش زرگر، رئیس اداره ثبت و حریم اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان در این باره گفت: در دهه ۸۰، کتاب «اطلس گویشها» توسط پژوهشکده وزارتخانه منتشر شد که در آن دستورالعملهایی برای گردآوری گویشها تدوین و لازمالاجرا شد.
وی در گفت و گو با خبرنگار مهر افزود: مطالعات گویشی در ایران موجب بهبود چشمگیر در روند مستندسازی زبانها شده و این مطالعات با روشهای علمی، منظم و به روز همراه بوده و از نرم افزارها و فناوریهای نوین استفاده میکنند تا فرآیند ثبت و نگهداری گویشها دقیقتر و کاربردی تر انجام شود.
نقاش زرگر با بیان اینکه ثبت گویشها یک نیاز اساسی برای حفظ میراث فرهنگی ایران است افزود: مطالعات گویشی نوین تلاش میکند واژهها و روایتهای گویشها را ثبت کند تا از انقراض کامل آنها جلوگیری شود.
وی بیان کرد: بر اساس این دستورالعملها، از ابتدا تاکنون گویشهای «ابیانه»، «ولاتی»، «گز»، «میمهای» و بیانات شفاهی «نیکآباد» ثبت شدهاند و گویشهای «نائینی»، «خوانساری»، «اردستانی» و «ابوزیدآبادی» آران و بیدگل نیز پس از طی مراحل لازم ثبت خواهند شد.
وی با اشاره به فعالیتهای مثبت صدا و سیما و مطبوعات در زمینه لهجهها و گویشها در شبکه استانی گفت: گویشها و لهجهها جزئی از میراث ناملموس کشور ما هستند و باید برای حفظ و نگهداری آنها در همه حوزهها به ویژه در بخش آموزش و تشکلهای غیر دولتی تلاش کرد.
این مقام مسئول توضیح داد: این تشکلها با برنامه ریز ی و حمایت مردمی، فضای فرهنگی مناسبی را برای گسترش و ترویج زبانها و لهجههای بومی ایجاد نموده و در برابر فراموشی و تحلیل رفتن این میراث فرهنگی مقابله میکنند.
نقاش زرگر افزود: در شهر «گز» استان اصفهان که گویش آن به ثبت ملی رسیده، برخی از تشکلهای فرهنگی به زبان محلی خود فعالیت کرده و شعرخوانی میکنند که بسیار مورد استقبال اعضا از جمله جوانان قرار گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: در شهر ابیانه که اولین گویش ثبت ملی شده است، تمامی اهالی آن در هر جای دنیا و ایران که باشند، هنگامی که به شهر خود برمیگردند، بدون استثنا با همان پوشش و گویش محلی خود صحبت میکنند که نشان از تعصب آنها به اصالت خود دارد.
وی معتقد است آموزش و پرورش به عنوان نهادی آموزشی و تربیتی، در احیای زبانها و گویشهای محلی در کنار زبان رسمی فارسی اهمیت بنیادی دارد و میتواند در کتابهای جغرافیا به مباحث گویش، زبان محلی، میراث فرهنگی و میراث ناملموس شهرها توجه بیشتری داشته باشد.
فرهنگ سازی در خانوادهها برای آموزش زبان مادری به فرزندان
در این گزارش بیشترین چیزی که بسیار مورد تاکید و توجه کارشناسان بود، این بود که نقش خانواده در حفظ زبان و گویش مادری بسیار کلیدی و حیاتی است، زیرا خانواده نخستین محیط اجتماعی است که کودک در آن زبان مادری را میآموزد و ارتباط برقرار میکند.
حشمت ایل بیگ، کارشناس خانواده، در این باره گفت: والدین باید با گفتگوی مداوم به زبان مادری با کودک، خواندن کتابها و داستانهای مرتبط با فرهنگ بومی و تشویق کودک به استفاده از این زبان در محیط خانه، بستری مناسب برای تقویت زبان مادری فراهم کنند که این اقدامات باعث رشد مهارتهای زبانی، افزایش دایره لغات و تقویت هویت فرهنگی کودک میشود.
وی که اصالت بختیاری دارد با اشاره به اینکه در شهرهای بزرگ ممکن است پدر و مادر هرکدام لهجه و گویش متفاوتی داشته باشند، افزود: این یک مزیت برای خانواده است، زیرا فرزند آنها میراث دار فرهنگی و زبانی متنوعتری خواهد بود و نباید به این بهانه که کودک در محیط شهری بزرگتر و دورتر از محل تولد پدر و مادر به دنیا آمده است، از یادگیری زبان مادری منع شود.
وی با انتقاد از برخی از جوانان و والدین گفت: برخی از آنها به هر دلیلی که به کشور و شهرهای بزرگ مهاجرت میکنند از استفاده روزمره لهجههای خود حتی در منزل هم خودداری و یا نسبت به آموزش آن به فرزندان خود کوتاهی میکنند و مشاهدات نشان داده است فرزند خانواده نسبت به لهجه پدر و یا مادر خود بیگانه و نا آشناست و نمیتواند صحبت کند یا متوجه میشوند ولی نمیتوانند و یا نمیخواهند صحبت کنند.
ایل بیگ ادامه داد: این در حالی است که زبان مادری فراتر از یک ابزار ارتباطی است و حامل ارزشها، سنت و فرهنگ هر جامعه است.
وی اضافه کرد: خانواده با انتقال زبان مادری به کودکان، پیوندی میان نسلها برقرار میکند و به حفظ میراث فرهنگی کمک میکند و گفتگو و تعامل مستمر والدین با کودک به زبان مادری باعث رشد فکری، هوشی و اجتماعی کودک میشود.
وی معتقد است که کودکانی که به زبان مادری مسلط هستند، معمولاً در یادگیری زبانهای دیگر موفق تر بوده و مهارتهای شناختی، حافظه و توجه بهتری دارند و خانواده با آموزش صحیح زبان مادری، پایههای محکمی برای یادگیریهای بعدی فراهم میآورد.
ایل بیگ با اشاره به وضعیت مهاجرت خانوادهها به شهرها و کشورهای دیگر تأکید کرد: خانوادهها با صحبت کردن به زبان مادری در محیط خانه و شرکت در فعالیتهای فرهنگی مرتبط با فرهنگ بومی، میتوانند این زبان را حفظ کنند و به کودکان کمک کنند تا پیوند عمیقی با ریشههای خود داشته باشند.
|
|
|
|
|
|
|
|
تجربههای بینالمللی و قوانین جهانی
طبق آمار یونسکو، در قرن گذشته بیش از دو هزار زبان و گویش در جهان نابود شده است، بسیاری از زبانها و لهجههای اقوام بومی جهان همچنان در معرض تهدید قرار دارند.
یونسکو پروژهها و کنوانسیونهایی برای حمایت از زبانها و میراث ناملموس فرهنگی راهاندازی کرده است. روز جهانی زبان مادری در ۲۱ فوریه برابر با ۲ اسفند هر سال گرامی داشته میشود. این روز توسط سازمان یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور حمایت از تنوع زبانی و فرهنگی و اهمیت حفظ و آموزش زبانهای مادری نامگذاری شد.
هدف کلی این روز ترویج تنوع زبانی و فرهنگی، حمایت از زبانهای در معرض خطر فراموشی و انقراض، و تأکید بر حق افراد در داشتن و استفاده از زبان مادری است. همچنین این روز فرصتی است برای افزایش آگاهی عمومی نسبت به اهمیت زبان به عنوان بخشی از هویت، تاریخ و فرهنگ هر فرد و جامعه.
احترام به تفاوتها
احترام به تفاوت لهجهها اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا هر گو یش و لهجه نمایانگر هویت، فرهنگ، تاریخ و تجربههای زندگی مردم آن منطقه است. چون آنها جزئی از تنوع زبانی یک کشور هستند و باید به شایستگی آنها را ارج نهاد.
گویش و لهجه هر فرد نشان دهنده ریشههای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی اوست و احترام به لهجه یعنی احترام به هویت او، تمسخر یا تحقیر لهجه کسی موجب ایجاد حس حقارت و کاهش اعتماد به نفس میشود و میتواند زمینهساز تعصب و تبعیض شود و وقتی به این درک برسیم لهجهها میراث فرهنگی کشور هستند، بهتر میتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، تفاوتها را درک کرده و با یکدیگر همدلی کنیم.
در نهایت، یادمان باشد که لهجهها بخش زندهای از هویت و تاریخ مردماند و احترام به آنها نشانهٔ اخلاق، شعور و انسان دوستی است.