از فولاد فقط اسمش مانده؛ سقوط آزاد سود فولاد مبارکه زیر سایه مدیریت جدید
مدیریت جدید فولاد مبارکه در حالی سکان هدایت بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور را به دست گرفته که نهتنها نشانی از اصلاح ساختارهای ناکارآمد گذشته دیده نمیشود، بلکه نشانههای نگرانکنندهای از سقوط در شاخصهای کلیدی مالی، افزایش بیرویه هزینهها و بیبرنامگی مزمن در صادرات و نوآوری به چشم میخورد. فولاد سهامداران خود را برای شرکت در مجمع عمومی عادی سالیانه برای روز دوشنبه به تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ فراخواند. نبض بورس بدین بهانه این بار نیز به سراغ غول فولادی ایران رفت.

به گزارش نبض بورس، مدیریت جدید فولاد مبارکه در حالی سکان هدایت بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور را به دست گرفته که نهتنها نشانی از اصلاح ساختارهای ناکارآمد گذشته دیده نمیشود، بلکه نشانههای نگرانکنندهای از سقوط در شاخصهای کلیدی مالی، افزایش بیرویه هزینهها و بیبرنامگی مزمن در صادرات و نوآوری به چشم میخورد. فولاد سهامداران خود را برای شرکت در مجمع عمومی عادی سالیانه برای روز دوشنبه به تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ فراخواند. نبض بورس بدین بهانه این بار نیز به سراغ غول فولادی ایران رفت.
-
برای مشاهده آخرین و جدیدترین اخبار بورس فیلترشکن را روشن کنید و اینجا کلیک کنید.
سه ماه پس از انتصاب سعید زرندی، ترازنامه فولاد بهجای بازتاب تحول، تصویر وخامت بیشتر را ترسیم میکند؛ گویی شرکت به جای حرکت به سمت آینده، در چرخهای از گزارشسازی، اتلاف منابع و وابستگی به نرخگذاری داخلی گرفتار شده است.
سود خالص شرکت فولاد مبارکه اصفهان در سال سه ماهه ابتدایی سال ۱۴۰۴ با سکانداری سعید زرندی با افت ۴۰ درصدی مواجه شد.
مدیرعامل فعلی شرکت فولاد مبارکه اصفهان از اسفند ۱۴۰۳، سعید زرندی است. او جایگزین محمد یاسر طیبنیا شد که به مدت ۳ سال و ۵ ماه مدیریت این شرکت را بر عهده داشت. زرندی پیش از این معاون طرح و برنامه وزارت صمت و مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صنایع شیمیایی ایران بوده است.
درآمد عملیاتی ۳ ماهه فولاد تنها ۹% رشد داشت و به دلیل افزایش بالاتر و معادل ۳۶% در بهای تمام شده و همچنین رشد خالص سایر درآمدهای عملیاتی ناشی از سود تسعیر داراییهاى ارزى عملیاتى، سود عملیاتی با کاهش ۳۳ درصدی به حدود ۱۹ هزار میلیارد تومان رسید.
گفتنی است کمتر از ۱۲% فروش شرکت صادراتی است. عمده فروش شرکت نیز از محل محصولات گرم است. درمجموع مقدار فروش نیز با کاهش ۴ درصدی مواجه بود و رشد فروش صرفا از افزایش نرخ فروش ناشی شده است.
هزینههای فروش، عمومی و اداری ۵۴% افزایش داشت و با افزایشی بیش از نرخ تورم به بالای ۳ همت رسید.
از دیگر نکات مورد توجه گزارش فصل بهار، رشد ۱۳۶ درصدی هزینههای مالی است. این آیتم حدود ۵ همت گزارش شد که ۲۶% سود عملیاتی است. وقتی روند سودآوری عملیات شرکت با چالش مواجه باشد، افزایش هزینههای مالی میتواند به افزایش ریسک مالی شرکت دامن بزند.
فولاد با ارزش بازار ۴۶۸ همت، معادل ۲۱% سود عملیاتی، درآمد غیر عملیاتی شناسایی نمود. در نهایت سود هر سهم فولاد با سرمایه ثبتی ۱۵۰ همتی، با کاهش ۴۰ درصدی به ۱۰۸ ریال رسید.
همچنین حاشیه سود ناخالص، عملیاتی و خالص شرکت در دوره ۳ ماهه با کاهش مواجه بوده است.
شرکت در سال ۱۴۰۳ نیز حال و روز خوشی نداشت. سود خالص شرکت درجا زده بود و تنها ۱ درصد نسبت به دوره یک ساله سال ۱۴۰۲ رشد داشت. فولاد در مجمع مربوط به سال ۱۴۰۲ به میزان ۴۰۰ ریال به ازای هر سهم سود تقسیم نمود که معادل ۴۷% سود هر سهم بوده است.
عدم کنترل هزینههای تولید، تحریمها و محدودیت در صادرات، روند قیمت جهانی فولاد، محدودیتهای مصرف انرژی و … از اساسیترین چالشهای دست به گریبان شرکت با سکانداری سعید زرندی است.
عملکرد سهماهه ابتدایی سال ۱۴۰۴ فولاد مبارکه، بهروشنی نشان میدهد که مدیریت جدید شرکت نهتنها نتوانسته روند نزولی سال ۱۴۰۳ را متوقف کند، بلکه با تصمیمگیریهای ناهماهنگ و ضعف در کنترل هزینهها، عملاً وضعیت را بحرانیتر کرده است. کاهش ۴۰ درصدی سود هر سهم، افت ۳۳ درصدی سود عملیاتی، رشد ۵۴ درصدی هزینههای اداری و افزایش خیرهکننده ۱۳۶ درصدی هزینههای مالی، تنها بخشی از نشانههای ضعف در هدایت اقتصادی و عملیاتی شرکت هستند.
در شرایطی که رقبا در پی توسعه بازارهای صادراتی، تنوع محصولات و حرکت به سمت فولاد سبز هستند، مدیریت فعلی هنوز درگیر ساختار سنتی فروش داخلی و اتکای نگرانکننده به افزایش نرخ فروش بهجای افزایش مقدار فروش واقعی است.
بیشتر از همه، آنچه زنگ خطر را به صدا درمیآورد، بیبرنامگی مدیریتی و اتلاف منابع در قالب هزینههای فزاینده، بدون بازده مشخص است. در کنار ضعف در مهار بهای تمامشده، غیاب نوآوری و ناتوانی در نوسازی فناوری تولید نشان میدهد که تیم مدیریتی فعلی بیشتر به دنبال ارائه گزارشهای فریبنده برای مجامع بورسی است تا تحول واقعی در ساختار عملیاتی شرکت.
اگر فولاد مبارکه با همین فرمان پیش برود، احتمال افت بیشتر سودآوری، کاهش اعتماد سرمایهگذاران و از دست دادن سهم بازار (داخلی و جهانی) در افق میانمدت و بلندمدت بههیچوجه دور از ذهن نیست.