۱۵ بازی برتر پلی استیشن ۵ [شهریور ۱۴۰۴]

گیمفا

اگرچه رقابت تنگاتنگ میان شرکت‌های سازنده کنسول بازی بسیار کمرنگ‌تر از گذشته شده است، اما سونی با پلی استیشن ۵ به خوبی نسل نهم را پیش می‌برد. این کنسول بازی اخیراً به فروش ۸۰ میلیون دستگاهی دست پیدا کرده‌ است و Ghost of Yotei را در پیش دارد که مطمئناً افراد زیادی منتظر آن هستند. امروز قصد داریم به ۱۵ بازی برتر پلی استیشن ۵ از ابتدای نسل تا کنون بپردازیم، با ما همراه باشید.

۱. Alan Wake 2

Alan Wake 2 پاسخی به این سوال است که «چه می‌شود اگر روایت را در مرکز قرار دهیم و تمامی المان‌های دیگر را بر محور آن طرح‌ریزی کنیم». نتیجه اثری متفاوت است که تجربه‌ای منحصربه‌فرد را در سیل ایده‌های تکرار ارائه می‌دهد. اگر از داستان‌های چند لایه و روایت‌هایی که در آن‌ها مسیر هدف را توجیه می‌کند لذت می‌برید، Alan Wake 2 برای شما ساخته شده است. اولین بازی رمدی در ژانر وحشت بقاء بهترین آن نیست، بلکه متفاوت‌ترین و منحصربه‌فردترین است!

۲. Astro Bot

Astro Bot عنوانی به طور مطلق سرگرم‌کننده است که در مسیر رسیدن به این هدف مکانیک‌‌ها و تجربیات نوین را با المان‌ها و پس‌زمینۀ فن سرویس پلی استیشن ارائه می‌دهد. به طرز خارق‌العاده و حتی کم‌یابی، بازی پلتفرمر Team ASOBI همۀ آن چیزهایی که هیچوقت با هم در یک بازی نمیبینیم را در خود جمع کرده؛ تجربه‌ای که تا آخرین لحظه تکراری نخواهد شد، در غافلگیر کردن شما با مکانیک‌های جدید کم نمی‌آورد و همۀ این‌ها را به صورتی گردهم آورده است که مادام در طول تجربه لبخند بر لب خواهید داشت؛ حس به خصوصی که چندین سال است در گیمینگ دریافت نکرده‌ام و یک تیم ۶۵ نفره موفق شد تا آن را به من هدیه دهد.

۳. Cyberpunk 2077

Cyberpunk 2077 در زمان انتشار با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم کرد و به هیچ عنوان نتوانست به پتانسیل نهایی خود دست یابد. با این وجود، CDPR به کار روی این اثر و رفع مشکلات آن ادامه داد و در نهایت بروزرسانی ۲.۰ توانست به خوبی گیم‌پلی این اثر را بهبود دهد و اثر را به پتانسیل حقیقی خود برساند. محتوای اضافه Phantom Liberty نیز به طور تمام و کمال از این تغییرات و بهبودها بهره می‌برد. Phantom Liberty رسما همچون یک بازی کامل، داستانی پر فراز و نشیب و جذاب را با کاراکترهای کاریزماتیک خود روایت می‌کند و همچنین تا حد زیادی شخصیت‌پردازی برخی از شخصیت‌های داستان اصلی را نیز بهبود می‌بخشد. علاوه بر آن، هنرنمایی بسیار خوب Idris Elba و دیگر بازیگران در این DLC کمک بسیاری به گیرایی داستان آن می‌کند.

تغییرات سیستم مبارزات، درخت مهارت‌ها و همچنین طراحی محیط جذاب این بسته‌الحاقی، همگی دست به دست هم می‌دهند تا تجربه‌ی نهایی Phantom Liberty را به چیزی تبدیل کنند که همه‌ی طرفداران و مخاطبان Cyberpunk 2077 برای سال‌ها انتظارش را می‌کشیدند.

۴. Returnal

Returnal ساختار روگ‌لایک را به یک فضای بلاک‌باستری و پرهزینه می‌آورد و موفق ظاهر می‌شود. ما اصولاً روگ‌لایک‌ها را در قالبی دو‌بُعدی یا بسیار کوچک می‌بینیم، اما استودیوی هاوس‌مارک با کمک سونی توانست جلوه‌های بصری سینمایی را با این ژانر ترکیب کند. بدون شک Returnal یک تجربه ضروری برای تمامی دارندگان PS5 است و ما هم‌اکنون بی‌صبرانه منتظر ادامه معنوی آن یعنی Saros هستیم.

۵. Metaphor: ReFantazio

Metaphor: Refantazio از تیم Atlus در زمان عرضه توانست حسابی سروصدا به پا کند و نشان داد که این استودیو همچنان توانایی ساخت آثار JRPG فوق‌العاده را دارد. Metaphor در بسیاری از بخش‌ها از جمله لحن کلی روایت، مضمون و حتی مبارزات، متفاوت از آثار دیگر Atlus مانند Persona عمل می‌کرد. این IP جدید برخی از برترین خصوصیات فرنچایزهای Persona و SMT را دریافت کرد و آن‌ها را به اشکال جدیدی ارائه داد. ما همچنان شاهد انعطاف‌پذیری عالی در کنار عمق بالا در سیستم مبارزات بازی هستیم که حالا با برخی ایده‌های تازه ترکیب شده‌اند.

روایت، کاراکترها و نحوه ارائه آن به پلیر نیز همچون بسیاری دیگر از آثار استودیو به شکلی عالی انجام شده بود که به طور کلی پلیر را در خود غرق می‌کرد. رویکرد هنری، موسیقی، دنیاسازی و همچنین مفاهیمی که بازی به آن‌ها می‌پرداخت، موجب شد تا با اثری بسیار خاص مواجه باشیم که در نهایت تجربه‌ای چند بُعدی را به ما می‌داد.

۶. Baldur’s Gate 3

Baldru’s Gate 3 توانست دیدگاه بسیاری از گیمرها را نسبت به عناوین RPG تغییر دهد و احتمالاً پس از این، عصر جدیدی برای CRPG رقم بخورد. آزادی عمل در پیش‌روی، شاخه‌های داستانی معنادار و گسترده، مبارزات لذت‌بخش با المان غافلگیری و شخصیت‌های کاریزماتیک و جذاب از ویژگی‌های درخشان اثر جدید استودیوی لارین هستند. Baldur’s Gate 3 یکی دیگر از آن آثاری محسوب می‌شود که ده‌ها یا صدها ساعت مخاطب خود را سرگرم خواهد کرد و تکرارپذیری بسیار بالایی دارد.

۷. Death Stranding 2: On the Beach

Death Stranding

کوجیما پس از شش سال انتظار سرانجام با نسخه دوم Death Stranding بازگشت. این عنوان را می‌توان تکاملی تمام عیار بر مکانیک‌های بازی اول دانست که در عین حال به بسیاری از پرسش‌های طرفداران پاسخ می‌دهد. اگر از بازی اول لذت‌ نبرده‌اید، One The Beach نیز نمی‌تواند نظر شما را عوض کند، اما اگر از عاشقان آن اثر به شمار می‌روید، در تجربه بازی دوم لحظه‌ای درنگ نکنید.

۸. Elden Ring

Elden Ring توانست با ارائه‌ یک جهان فوق‌العاده زیبا و غنی، گیم‌پلی چالش‌برانگیز، اما پاداش‌دهنده، باس‌فایت‌هایی به یاد ماندنی و یک Lore عمیق، بازیکنان آثار ARPG و به ویژه سولزلایک را شگفت‌زده و تعداد بسیاری از گیمر‌ها را با این سبک آشنا کند. این اثر توانست تا سبک سولزلایک را به قالب جهان باز بیاورد و حس اکتشاف را به حداکثر برساند. حتی اگر به آثار نقش‌آفرینی و یا سولزلایک علاقه‌مند نیستید، پیشنهاد می‌دهیم برای یک بار هم که شده، سری به سرزمین میانه بزنید، شاید نظرتان تغییر کند!

۹. Marvel’s Spider-Man 2

Marvel’s Spider-Man 2 بدون شک بهترین تجربه ابرقهرمانی نسل نهم است. استودیوی اینسامنیاک سعی کرده تا با بهبود مکانیک جابه‌جایی و ارائه یک سیستم مبارزات پر زرق و برق، فراتر از بازی اول برود. این ساختار بهینه و لذت‌بخش در حالی رخ می‌دهد که ونوم و کریون شکارچی به عنوان شروران اصلی در این عنوان حضور دارند و جذابیتی مثال زدنی را به آن تزریق کرده‌اند.

۱۰. Final Fantasy 7 Rebirth

بخش میانی ماجراجویی حماسی و عظیم Final Fantasy VII در سال ۲۰۲۴ برای کنسول PS5 منتشر شد و یک موفقیت بزرگ برای اسکوئر انیکس بود. سیستم مبارزات غنی، موسیقی‌های بی‌نظیر، جلوه‌های بصری خیره‌کننده و طراحی مرحله بهبود یافته نسبت به پارت اول، همگی تجربۀ این ریمیک را به یک ضرورت تبدیل می‌کنند. حضور این عنوان در میان بازی‌های برتر پلی استیشن ۵ به هیچ عنوان غیرمنتظره نیست.

۱۱. Forza Horizon 5

شاید اگر چند سال پیش در مورد عرضه بازی‌های انحصاری ایکس باکس روی پلی استیشن صحبت می‌کردید، کسی شما را جدی نمیگرفت. اما حالا که Forza Horizon 5 روی پلتفرم سونی در دسترس قرار دارد، هر چیزی ممکن است. این بازی ریسینگ با استقبال ویژه‌ای مواجه شد و فروش بسیار خوبی را تجربه کرد. حالا دارندگان کنسول پلی استیشن نیز یک ریسینگ آرکید خارق‌العاده برای تجربه دارند که مکمل خوبی برای Gran Turismo 7 به حساب می‌آید.

۱۲. God of War Ragnarök

God of War Ragnarök به عنوان یکی از رقبای Elden Ring در سال ۲۰۲۲ در صحنه حاضر شد و توانست نظر بسیاری از منتقدین و گیمرها را به سمت خود جلب کند. بهبودهای بسیاری در گیم‌پلی بازی اعمال شده و نسبت به بازی قبلی که سال ۲۰۱۸ در دسترس قرار گرفت، شاهد تنوع بهتری در باس‌‌فایت‌ها و مینی‌باس‌های بازی بودیم.

۱۳. Silent Hill 2 Remake

Silent Hill 2 Remake از استودیوی Bloober Team، یک بازگشت باشکوه برای یکی از محبوب‌ترین فرنچایزهای تاریخ گیمینگ بود و البته یک حرکت نمادین برای استودیویی که بسیاری تا روز قبل از عرضه آن را نالایق تلقی می‌کردند. این استودیو ثابت کرد که پشتکار، عشق به بازی‌سازی و درک درست هدف نهایی، ارکان مهمی هستند که فارغ از مقیاس یا سابقه استودیو، موجب شکوفایی و جهش می‌شوند.

۱۴. Resident Evil 4 Remake

Resident Evil 4 Remake یکی از برترین تجربه‌های تاریخ گیمینگ را به بهترین شکل ممکن مدرنیزه کرد و در مقیاس گسترده‌تر دوباره به تصویر کشید. برجسته‌ترین خصوصیت RE4 اورجینال آن چرخه‌ی سرگرم کننده‌اش بود که باعث می‌شد در هر بازه‌ای از زمان به راحتی آن را روی کنسول یا کامپیوترتان اجرا کرده و به پای تجربه‌ی آن بنشینید و این خصوصیتی است که به بهترین شکل ریمیک آن را دریافت کرده است.

علاوه بر این، بهبودها و گسترش‌هایی که در داستان‌سرایی و شخصیت‌پردازی‌های بازی اعمال شده است، باعث شده تا بیش از پیش با برخی از شخصیت‌ها ارتباط برقرار کنم. همچنین کپکام به شکل فوق‌العاده‌ای به جای حذف محتوای اورجینال در این بازسازی، جایگاه آن‌ها را تغییر داده و حالا تقریبا تمامی مکان‌ها، باس‌ها و جایگاهی که در طول تجربه‌ی این اثر دارند منطقی‌تر از همیشه به نظر می‌رسند. محتوای اضافه‌ی Separate Ways و Mercenaries نیز با رعایت همین استانداردهای کیفی بالا، تجربه‌ای عمیق‌تر را ارائه می‌دهد.

۱۵. Black Myth: Wukong

موفقیت و سرگرم‌کنندگی Wukong در گروی ادغام معنادار المان‌ها، رویکردها و مکانیک‌های گزینشی از منابع الهامش است. در طول ماجراجویی خود، با موانع، کمبودها و اشتباهات فاحش ساختاری مواجه خواهید شد، اما با وجود تمامی این موارد، بازی فرم خالص سرگرمی را از طریق «غافلگیری» و استناد به مبانی آثار نسل هفتم ارائه می‌دهد. Wukong به مانند فیلم‌های اکشن هالیوودی است که اگر فیلم‌نامه پر از نقص و حفره و منطق روایی را بپذیرید، می‌توانید از آن لذتی وصف‌‌ناشدنی دریافت کنید. به عبارتی، اگر نقص‌های طراحی مرحله و دیوارن‌های نامرئی و برخی کمبودهای دیگر را بپذیرید، Wukong می‌تواند بسیار سرگرم‌کننده باشد.