نقد و بررسی بازی Crime Simulator؛ شبیهساز جنایت

در این مطلب به نقد و بررسی بازی Crime Simulator میپردازیم.
شما مبلغ قابلتوجهای بدهی دارید و باید آن را در مدتزمان کوتاهی پرداخت کنید. از آن جایی که حرفه شما دزدی است، این مبلغ را باید از سرقت خانهها بهدست بیاورید.
همانطور که از نام بازی مشخص است، این عنوان ما را در نقش یک سارق ماهر قرار میدهد تا سناریوهایی که در زندگی واقعی عواقب و چالشهای اخلاقی دارند را بازی کنیم. دزدیکردن یک تجربه هیجانانگیز، پرتنش، استرسزا و غافلگیرکننده به حساب میآید و بخش بزرگی از این استرس و هیجان نیز به واسطه ترس از دستگیر شدن و عواقب بسیار سنگین آن است. در کنار این ترس، محیط ناشناخته برای یک سارق که دست بر قضا اصولاً تاریک است، چاشنی این فضای استرسزا میشوند.
جلوههای شنیداری بسیار مبتدیانه و معمولی هستند و جذابیت و کارکرد خاصی ندارند. موسیقیها معمولی، تصنعی و همچنین زیادی پرهیاهو هستند. سوای این مسئله که موسیقی متن این عنوان بهلحاظ کیفی و کمی حرفی برای گفتن ندارد، موضوع اصلی و مطرح این است که حتی اگر موسیقیها بهقدر کافی خوب بودند، نمیتوانستند با دیگر المانهای این بازی تعاملی داشته باشند، زیرا حضور موسیقی متن جذاب و هیجانانگیز تنها نقش یک چاشنی را در اثر ایفا میکند؛ بنابراین زمانی که اتمسفر اثر به خودی خود عقیم و بیمحتوا است، موسیقیها بیاثر و مضحک جلوه میکنند، زیرا اصلاً جایی در این فضای تصنعی ندارند.
نورپردازیها نیز بهقدری مضحک و فاجعه هستند که حتی در ۳ نصف شب شما همهچیز را بهوضوح میتوانید ببینید و هیچ استرس و تنشی از بابت تاریکی و آنچه نمیتوانید ببینید دریافت نخواهید کرد.
یکی از مهمترین و موثرترین عوامل این فضای درهم ریخته، رنگآمیزیهای عجیب و غریب خانهها است، رنگ بیشتر دکوراسیون داخلی تمامی خانههایی که باید از آن چیزی به سرقت ببریم، سفید و روشن است. این موضوع عواقب بزرگتری همچون تکراری شدن فضا و گیمپلی را بهدنبال داشته است.
سوای این رنگآمیزی یکدست سفید تمامی خانهها، شباهت بیش از انداه محیطها نسبت به یکدیگر مشکل بزرگ دیگری است که این عنوان دارد. تیم طراحی هنری گویی زحمت زیادی برای دکوراسیون داخلی خانهها برای ایجاد تنوع نکشیده است. وقتی فضا و محیط طوری طراحی شده باشد که به سرعت و به طور کامل مورد کاوش قرار بگیرد، تنش و استرسی که قرار بوده تا از طریق جستجوی این محیطها در زمان بسیار محدود در ما ایجاد بشود، شکل نمیگیرد.
برنامهریزی و مدیریت منابع، چالشهای اصلی هستند که بازیکن باید از پس آنها در راه رسیدن به هدف تکراری خود که جمعکردن مبلغ معین است، بربیاید. قبل از پرداختن به چالشها، بهتر است به انگیزه و محرک بازیکن برای سر و کله زدن با این چالشها بپردازیم، یعنی هدف و مقصود نهایی بازی را کنکاش کنیم. هدف بهدست آوردن پول برای پرداخت بدهیها است، اما چرا این هدف برای ما جذاب نبوده و رسیدن به آن بیارزش و فاقد اهمیت است بهطوری که در اواسط بازی، دچار بحران اگزیستانسیالیستی میشویم و از خود سؤال میکنیم که اصلاً بهدنبال چه چیزی میگردیم؟ عامل این بحران و اشتباه دو چیز است: ۱- بازی با بازیکن ارتباط فعال و همراه ندارد و ۲- سناریوی اولیه مبنی بر پرداخت بدهی سطحی میماند و در کل بازی نه در عرض و نه در طول بسط داده نمیشود.
یک نمونه بسیار موفق در امر سناریوسازی، بازی Neighbours from Hell است. همسایه جهنمی، شباهتهای بسیاری با این اثر دارد. در هر دوی این عناوین ما از ابتدا تا انتها یک هدف را دنبال میکنیم، اما چرا همسایه جهنمی تا ثانیه آخر جذاب و گیرا است و Crime Simulator چنین نمیشود؟ دلیل شخصیتپردازی، لایه لایه شدن طراحی مراحل و از همه مهمتر متنوع بودن سناریو و طراحی هر مرحله است که Crime Simulator از آن محروم بوده و این موارد دقیقا همان چیزهایی هستند که باعث میشوند تا هر مرحله از بازی همسایه جهنمی برعکس شبیهساز جرم، مانند قسمتی از یک سریال Sitcom جذاب، بامزه و هیجانانگیز باشد.
«خب که چی؟» پرسشی است که برای بازیکن مطرح خواهد شد.
در طراحی بازی شبیهساز جرم، سازندگان سعی داشتهاند تا حد امکان بازی را لبریز از مکانیکها و سیستمها متفاوت بکنند، اما بدون اینکه رابطهای میان آنها ایجاد شود. نتیجه این میشود که بازیکن پس از ۳ ساعت خود را در مقابل انبوهی از مکانیکها و سیستمها میبینید و با خود میگوید: «خب که چه؟»
در ادامه به مواردی میپردازم که باید در بهروزرسانیهای بعدی برطرف شوند:
- اصلاح و تقویت سیستم NPCها؛ یکی از بزرگترین مشکلات این بازی، NPCها و هوش مصنوعی آن است، این کاراکترها بهشکلی رفتار و حرکت میکنند که ما اصلاً حس نمیکنیم طبیعی و زنده هستند. اصلاح رفتار آنها، کمک شایانی به زنده و پویا کردن جهان بازی کرده و از همه اینها مهمتر، حداقل چالش Hide and Seek در این بازی بهمعنای واقعی کلمه معنا پیدا میکند.
- سناریونویسی بهتر و عمیقتر؛ پرداختن به این مورد موجب میشود تا بازی اصطلاحاً از تم «افسانه سیزیف» (بهمعنای دنبالکردن یک هدف تکراری و بیمعنا) خارج بشود و هر مرحله از بازی، مانند یک قسمت از سریالی هیجانانگیز و جذاب باشد.
- برقراری ارتباط میان مکانیکها و سیستمها و ایجاد ارتباطی معنادار میان مراحل جانبی و چالشها در جهت عمیقتر و چندبعدی شدن تجربه.
Crime Simulator
اگر علاقهمند به این سبک بازیهای هستید و کمی به فضای Crime Simulator جذب شدهاید، بهتر است صبر کنید و امیدوار باشید تا این اثر با انتشار یک بهروزرسانی بزرگ، مشکلات خود را برطرف سازد. در غیر این صورت، نمیتوان بازی را به هیچ پلیری پیشنهاد داد.
نکات مثبت:
- جلوههای بصری بهلحاظ گرافیکی کیفیت قابلقبول و مطلوبی دارند
- بازی پتانسیل پیشرفت اندک در جهت رسیدن به یک تجربه خوب را دارد
نکات منفی:
- نورپردازیها و رنگآمیزیهای جلوههای بسیار بد و تکراری هستند
- مکانیکها و سیستمها با یکدیگر بهخوبی تعامل ندارند
- طراحی مراحل تکراری و بیکیفیت است
- سیستم NPCها پر از نقص و مشکل است