اخبار بازی

ماشین زمان: بازی های ممنوعه

گیمفا

ماشین زمان برگشته تا نگاهی اجمالی اما متفاوت به بازی های ممنوعه دهه ۷۰ تا ۹۰ شمسی داشته باشیم. در این مقاله به بررسی کوتاه عناوینی می‌پردازد که باید از دهانه قیف مانند نظارت خانواده رد می‌شدند تا بدست ما بازی‌بازان می‌رسیدند.

هیچ چیز جز شور و شوق شما خوبان، مشوق بنده حقیر برای ادامه این سری مقاله نشده و همواره در تلاشم با انتخاب بهترین موضوعات نوستالژی در قالب طنز به بیان خاطرات گذشته بازی‌بازان عزیز بپردازم؛ اما یک سوال؟ چرا باید در مقاله‌ای که هدفش گپ و گفتگو با بازی‌بازان قدیمی و همچنین بازگو کردن خاطرات و حس و حال آن زمان برای بازی‌بازان جدید هست، نگارش ما در چارچوب کتابی باشد؟ پس با کسب اجازه از سردبیر محترم باید عرض کنم که بیخیال برادر! بذار راحت بنویسم تا بیشترین ارتباط رو برقرار کنیم دیگه! قربونت، فدات، بوس بوس.

اگر یادتون باشه در آخرین سفری که داشتیم سوار بر ماشین زمان شدیم و به مجلات و رسانه‌های دهه ۸۰ تا ۹۰ شمسی سر زدیم. چه دید و بازدید خوبی بود اما متاسفانه هنگام برگشت ماشین ما آب و روغن قاطی کرد و دو هفته‌ای رو مشغول تعمیرش شدیم؛ البته طبیعیه، این روزها مغز ما رد داده چه برسه به این ماشین از رده خرج شده.

خیلی از هم سن و سال‌های خودم که حوالی ۳۰ سالشونه، شاید با دیدن جوان‌های این دوره زمونه (که خیلی هم دوست داشتنی و موفق هستن) یک غم خاصی توی دلشون بوجود بیاد که ای کاش ما هم اون دوران امکانات الان رو داشتیم. افراد زیادی می‌پرسن که چرا غمگین هستین یا اکثر آقایون و خانم‌های دهه ۷۰ احساس انزوا و تنهایی می‌کنند. افسردگی پنهانی توی وجود همه ما نقش بسته که دلایل مختلفی داره اما خب شما به من بگین اگر قبل از شروع برنامه کودک، این کلیپ واستون روزی ۳ تا ۴ بار پخش می‌شد، بیمار روانی نمی‌شدین؟

تمام این چند خط مقدمه‌ای برای شروع این قسمت از ماشین زمان بود. اینبار به سراغ ممنوعه‌هایی می‌رویم که مانند یک تابو در دهه ۷۰ تا اواخر ۹۰ محسوب می‌شدن!

بازی های ممنوعه

پدر خانواده ناظر سرخودی بود که قوانین و مقرراتی که وضع می‌کرد، ممکن بود ثانیه‌ای تغییر بکنه. به عنوان مثال اجرای بازی God Of War روی کنسول پلی‌‌استیشن ۲ ممکن بود روزهای شنبه تا چهارشنبه توی خونه ممنوع باشه اما شب‌های پنجشنبه برای اینکه زودتر بخوابیم و اذیت نکنیم، تمام طول روز آزاده به شرط اینکه شب پنجشنبه مثل یه بچه خوب ساعت ۹ خواب باشیم. ما که هنوز نفهمیدیم علتش چی بوده. اگر شما فهمیدید حتما به ما بگین تا از گمراهی در بیایم.

در حال حاضر مرجع رسمی به نام بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای وجود داره که کارش نظارت برروی بازی‌های داخلی و خارجی ساخته شده است که مطابق با ارزش‌ها و همچنین معیارهای نظام رده بندی سنی باشه؛ اما اون موقع‌ها که این بنیاد هنوز تشکیل نشده بود، خود پدر محترم این وظیفه سخت و مشقت‌بار رو به دوش می‌کشید. هر خانواده‌ای قوانین منحصر بفردی داشت که بچه‌ها باید تبعیت می‌کردن و نافرمانی مدنی هم جواب نمی‌داد چون با یه پس گردنی و لگد در نشیمنگاه حسابی سرکوبمون می‌کردن. در ادامه می‌خوایم بازی‌های ممنوعه رو به سبک و سیاقی جدید بهتون معرفی کنیم!

مگه از VIP روی کنسول پلی‌استیشن ۱ بهتر هم داشتیم؟ اصلا کاور بازی رو که می‌دیدی دلت می‌خواست هرچی پول توی جیبته برای این بازی خرج کنی. چرا؟ خب معلومه چون گیم‌پلی فوق العاده‌ای داشت (پ.ن: آره ارواحه عمت آقای زاهدی). از منوی جذابش نگم واستون. اون قدر این منوی ساده خوب طراحی شده بود که ساعت‌ها به نوشته‌ها ذول می‌زدیم. تا حالا اینقدر توی بخش آپشن‌ها نچرخیده بودم. هرکی رد می‌شد می‌گفت جزء تغییر میزان صدا یا دکمه‌ها مگه قابلیت دیگه‌ای هم داره؟ بله، معلومه که داره. شاید برای شما نداره آقا. برای ما خیلی قابلیت‌ها داره.

بخش Loading یا بارگذاری GTA: San Andreas پروسه عجیبی داشت. به لطف سازندگان محترم، هربار تصاویر متفاوتی از شخصیت‌ها یا محیط‌های بازی نشان داده می‌شد اما سوال اینجاست که چرا باید فقر در سان آندریاس اینگونه به نمایش دربیاد؟ آخه برخی از شخصیت‌ها ظاهرا فقیر بودن و لباس‌های پاره و تکه تکه شده می‌پوشیدن. (آره آره تو گفتی ما هم باور کردیم) تصور کنید وقتی قرار بود در جمع خانواده GTA رو بازی کنیم ما باید دست به دعا برمی‌داشتیم که هنگام لودینگ، تصویر این بانوی محترم نشان داده نشه. حالا بگذریم از سایر ماشین بازی و دور دورها با عزیزان دل و رفتن به کافه‌ها جهت سرو قهوه…!

ماشین زمان: بازی های ممنوعه - گیمفا

آقاجان، کیفیت ۳gp توی گوشی کا ۳۱۰ (K310) یا زد ۵۳۰ (Z530) حکم ۸K الان رو داشت. هر بنده خدایی که دهه ۷۰ یا ۸۰ دوره جوانیش بوده، شک نکن که این تصویر زمینه مدتی روی گوشیش داشته. شاید بپرسین که این چه ربطی به بازی داشته؟ آقا ربط داره. همین تصویر خودش کلی سرگرم کننده بوده. لجندا میدونن چی میگم! چقدر هم باید جواب پس می‌دادیم که این تصاویر چیه توی گوشی گذاشتیم. از خدا بترسید آخه.حالا از اساتید کسی میدونه اسم این خانمه چیه؟ تو قسمت نظرات بهمون بگه لطفا.

ماشین زمان: بازی های ممنوعه - گیمفا

Duke Nukem: Time to Kill رو هرجایی نمی‌تونستی بخری. فروشنده‌ها دیسک بازی روی توی پلاستیک مشکی غایم می‌کردن. نامردا برای خریدش علاوه بر اینکه باید معرف داشته باشی، هزینه بیشتری هم پرداخت می‌کردی؛ اما خب ارزشش رو داشت. از بس که گیم‌پلی مهیجی داشت و می‌تونستی با همه جزئیات ارتباط بگیری. آره همه‌چیز. شاهکاری در سبک تیراندازی (شوتر) محسوب می‌شد و هنوز که هنوزه با دیدن گیم‌پلی جذابش، مو به تن من سیخ میشه. به خاطر داستان و محیطی که داشت جزو بازی‌های پر ریسک محسوب میشه و خوراک افرادیه که عاشق این بودن که یکی بیاد دیسک رو در بیاره و بشکونه! البته اگر تو حلقش نکنه و به شکستش بسنده بکنه.

بدون شک Harvest Moon: Back To Nature قلب هر بازی‌باز قدیمی رو به درد میاره. شما در نقش یک کشاورز قرار می‌گرفتین که باید مزرعه پدربزرگش رو دوباره احیاء بکنه. وجود فستیوال‌ها و خط داستانی بی‌نهایت جذابش باعث می‌شد خود بنده روزانه بیش از ۱۰ ساعت رو بهش اختصاص بدم؛ اگر از خودتون دارین می‌پرسین که چه چیز چنین بازی جذابی ممنوعه هست باید بگم که امکان ازدواج و شبیه‌ساز زندگی واقعی باعث شده بود که به مزاج برخی خوش نیاد و اجازه انجامش رو به ما طفل‌های معصوم ندن که خدایی نکرده از راه بدر نشیم. چه معنا میده پسر یا دختر ۱۵ ساله بره گل هدیه بده به یه شخصیت دیگه که نظرش رو برای ازدواج و تشکیل خانواده جلب کنه؟!

شاید با گذشت چندین سال از آن دوران، الان که مجدد خاطراتمون رو یاداوری کردیم، برخی از رفتارهای والدین و آنچه که ممنوعه میدونستیم کمی مضحک و خنده‌دار باشه؛ حتی جرات تعریف کردنش به خاطر ترس از برچسب «اُمُل» رو نداشته باشیم! ما نه عقب افتاده هستیم و نه کوته فکر. ترس و اضطرابی که به بازی‌بازان اون زمان به خاطر چند چیز ساده و پیشه پا افتاده وارد می‌شد، همه و همه باعث شکل‌گیری یک شخصیت پر استرس و شاید هم منزوی در جامعه امروزی شده.

خلاصه موارد بالا تنها برخی از بازی‌های ممنوعه‌ای هستند که انجام دادنشان مساوی با زیرپا گذاشتن خط قرمزهای واحد گشت و ارشاد پدرجان بود. شک نداشته باشین که کلی بازی دیگه هم وجود دارهدکه به خاطر همین مسائل افراد زیادی از لذت تجربه کردنش محروم شدن. اگر موردی سراغ دارین که خاطراتش هنوز از ذهن شما پاک نشده، من، حامد زاهدی اینجا هستم تا با ذوق زیاد دونه به دونه اونا رو بخونم و پاسخ بدم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا